'شکلات تلخ'
'شکلات تلخ'
ᵖᵃʳᵗ₈
چنتا سوال ازت بپرسم بعدش هرکاری خواستی میکنیم
»باش بپرس
پسرک به رئیس پلیس زنگ زده بود و گوشی رو برعکس رو میز گذاشت
-تو بودی مدیرو هل دادی
»خودت چی فکر میکنی؟
-اره؟
»اهوم
-چرا؟
»چون زبادی بهم نزدیک بودید و حسودیم میشد
-برای همین
»کشتمش
-در میزنن..میشه بری درو باز کنی؟
»باشه
»پلیس؟
-درسته
٫ممنون اقای چیم بخواطر شما یه مجرم دیگه دستگیر شد
»نمیتونی این کارو باهام بکنی تهیونگ...بیچارت میکنم
فردا
&پسرم وضع شرکت چجوری
-بعد از انیش گرفتن شرکت بابل شرکتمون وضع بدی گرفته میدونی چقد پول گذاشته بودم دیگه
&نگران نباش همچیز دست میشه
پسرک که سرش درد شدیدی گرفته بود با فندک مشکی رنگش سیگارشو روشن کرد و میون لباش برد
+چیزی میخواستی؟
-لطفا باهام رسمی صحبت کن و یه قهوه تلخ برام بیار
+با...چشم
+انگاری نوکرشم برم تویه یه رستوران بهتره
-ممنون بابت قهوه
برای گوشی دخترک پیام اومد دوست پسرش بود گفته بود دم در من
.....................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
ᵖᵃʳᵗ₈
چنتا سوال ازت بپرسم بعدش هرکاری خواستی میکنیم
»باش بپرس
پسرک به رئیس پلیس زنگ زده بود و گوشی رو برعکس رو میز گذاشت
-تو بودی مدیرو هل دادی
»خودت چی فکر میکنی؟
-اره؟
»اهوم
-چرا؟
»چون زبادی بهم نزدیک بودید و حسودیم میشد
-برای همین
»کشتمش
-در میزنن..میشه بری درو باز کنی؟
»باشه
»پلیس؟
-درسته
٫ممنون اقای چیم بخواطر شما یه مجرم دیگه دستگیر شد
»نمیتونی این کارو باهام بکنی تهیونگ...بیچارت میکنم
فردا
&پسرم وضع شرکت چجوری
-بعد از انیش گرفتن شرکت بابل شرکتمون وضع بدی گرفته میدونی چقد پول گذاشته بودم دیگه
&نگران نباش همچیز دست میشه
پسرک که سرش درد شدیدی گرفته بود با فندک مشکی رنگش سیگارشو روشن کرد و میون لباش برد
+چیزی میخواستی؟
-لطفا باهام رسمی صحبت کن و یه قهوه تلخ برام بیار
+با...چشم
+انگاری نوکرشم برم تویه یه رستوران بهتره
-ممنون بابت قهوه
برای گوشی دخترک پیام اومد دوست پسرش بود گفته بود دم در من
.....................
حمایت؟
#فیک
#وانشات
۸.۸k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.