پارت 7 تاج و تخت

پارت 7 تاج و تخت

× سلام مامان
- سلام ملکه
مج: سلام دخترم سلام پسرم
- ببخشید مزاحم شدم
مج: این چه حرفیه خونه از خودته
× خوب ما میریم یکم بگردیم
مج: باشه پسرم

••••••••••••••••••••••••••••

× خوب اینجا اتاقمه
- قشنگه
× ممنون
- حیوان داری؟
× اره...یه اسب دارم اسمش راکیه‌ی
- عالی
× برای...؟
- اگر پایه‌ باشی فردا با اسبامون بریم گردش
× اره خوبه
- عوم

♪ادمینتون♪ ا/ت جیهوپ کلی میخندن و دیگه ساعت 7 شد ا/ت برگرشت خونه که دید.....

- سلام ‌.تعظیم.
همه: سلام
مادربزرگ‌وپدربزرگ: سلام
لینا: دختر عموی عزیزم تا این موقع کجا بود.
- دلیل نمی بینم بگم
جیوان: ا/ت خیلی وقت بود ندیدمت
- منم خوبی
جیوان: مرسی
لینا: چه زود گرم شدین
- اگر توعم ادم باشی با عم گرم میشم

♪ادمینتون♪ همه رفتن خونه‌هاشون ا/ت هم رفت داخل اتاقش و شروع کرد به کتاب خواندن

( خانه‌ی جیهوپ )

× مامان
مج: بله
× میخوام یه چیزی بهت بگم ولی جو نگیرتا
مج: بگو
× عاشق یه کسی شدم
مج: چییی؟عاشق کی؟
× ا/ت
مج: پرنسس ا/ت!
× اره
مج: اووو خدای من
× چیزی شده
مج: خوشحال شدم
× واقعا
مج: اره
× خوب میتونی با مامانش حرف بزنی
مج: اره حتما چرا که نه
× ممنون

♪ادمینتون♪ جیهوپ هم رفت اتاقش و دراز کشیدو به فکر ا/ت بود

شرط پارت بعد

۲۰:« لایک ❤️