𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟒
𝔀𝓱𝓮𝓷 𝔂𝓸𝓾 𝓼𝓽𝓸𝓵𝓮...
رفتن و مچ دست ا.تو گرفتم و دنبال خودم کشوندمش و بردم تو یکی از اتاقا..
ا.ت
ک جین تو چار چوب در ظاهر شد..
ا.ت:ت..
تا خواستم چیزی بگم مچ دستمو محکم گرفت و دنبال خودش کشید..اییی دستم خیلی درد گرفته بوددد..ک منو برد تو اتاقش و منو انداخت رو تخت
ا.ت:چیک...
ک یهو لباسامو جر داد و لباسای خودشم تو دوثانیه درآورد:|
دیک گندشو بدون صبر کرد توم:|
ا.ت:اه..اییییییی..درش بیارررررر..اه
جین:خفههههه چیزی جز ناله نشنوممممممم(با داد)
دیکشو عقب جلو میکرد و من دردم میومد..
(ادمین:اقااا من تو اسمات نوشتن خوب نیسدم پ ادامشو نمینویسم:/)
بعد ی ساعت
ا.ت:ایییییییییی دلمممم
جین:...
جین بدون توجه ب حرف ا.ت لباساشو پوشید و رفت
تو اتاق خودش...
ا.ت:ای..هق..دلم..هق
بزور بلند شدم و خودمو رسوندن ب حموم و رفتم تو وان...اب گرمو باز کردم...وان ک پر شد زیر دلمو ماساژ میدادم..
بعد ی ربع
از حموم اومدم بیرون و لباسامو با هزار زور و بلا پوشیدم..
روتختی هم ک خونی شده بود رو عوض کردم و رفتم تو تخت و خوابم برد...
شرایط:۲۰ لایک
رفتن و مچ دست ا.تو گرفتم و دنبال خودم کشوندمش و بردم تو یکی از اتاقا..
ا.ت
ک جین تو چار چوب در ظاهر شد..
ا.ت:ت..
تا خواستم چیزی بگم مچ دستمو محکم گرفت و دنبال خودش کشید..اییی دستم خیلی درد گرفته بوددد..ک منو برد تو اتاقش و منو انداخت رو تخت
ا.ت:چیک...
ک یهو لباسامو جر داد و لباسای خودشم تو دوثانیه درآورد:|
دیک گندشو بدون صبر کرد توم:|
ا.ت:اه..اییییییی..درش بیارررررر..اه
جین:خفههههه چیزی جز ناله نشنوممممممم(با داد)
دیکشو عقب جلو میکرد و من دردم میومد..
(ادمین:اقااا من تو اسمات نوشتن خوب نیسدم پ ادامشو نمینویسم:/)
بعد ی ساعت
ا.ت:ایییییییییی دلمممم
جین:...
جین بدون توجه ب حرف ا.ت لباساشو پوشید و رفت
تو اتاق خودش...
ا.ت:ای..هق..دلم..هق
بزور بلند شدم و خودمو رسوندن ب حموم و رفتم تو وان...اب گرمو باز کردم...وان ک پر شد زیر دلمو ماساژ میدادم..
بعد ی ربع
از حموم اومدم بیرون و لباسامو با هزار زور و بلا پوشیدم..
روتختی هم ک خونی شده بود رو عوض کردم و رفتم تو تخت و خوابم برد...
شرایط:۲۰ لایک
۳۹.۰k
۰۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.