فیک shadow of death پارت³¹
لونا « هی جاعه رفت و با صدای بلند گریه میکردم.....دلم نمیخواست زنده بمونم...تهیونگ....هق....جیمین....هققق...من فرار نکردم...نجاتم بدید.....هق هق....چند ساعت بود که یه ریز گریه میکردم و صدام دیگه در نمیومد....قلبم وحشیانه به سینه ام میکوبید و بی حال شده بودم.....کم کم سیاهی جلوی چشمام رو گرفت و بیهوش شدم
جیمین « ماموریت از اون چیزی که فکرش رو میکردم زودتر تموم شد و سود زیادی هم کرده بودیم...داشتیم برمیگشتیم عمارت که ربکا زنگ زد و گفت لونا فرارکرده....اصلا باورم نمیشد...اما هر چی به تلفنش زنگ میزدم جواب نمیداد.....دستام رو مشت کردم و گفتم « لونا وای به حالت اگه فرار کرده باشی....میکشمت
تهیونگ « جیمین لونا بیشتر از هفت ساله که توی اون عمارته و توی این هفت سال بار ها فرصت فرار داشت و این کار رو نکرد...واقعا باورت میشه فرار کرده؟ اگه بلایی سرش اورده باشن و الکی گفته باشن چی؟
جیمین« درسته...ممکنه تا ما برسیم دو ساعتی طول بکشه...به افراد پیغام بده راجب این موضوع تحقیق کنن...و سریع دست به کار بشن
تهیونگ « حتما
لونا « با پاشیده شدن آب یخ روی صورتم چشمام رو باز کردم و با چهره نحس هی جاعه روبه رو شدم....
هی جاعه « چطوری خانم خوشگله.....آممم اون شب به دستور من عمل کردی امشب میخوام صدای ناله هاتو بشنوم
لونا « من بمیرم ها با توی عوضی جایی نمیام
هی جاعه « واو..جدی؟ بیارینش
لونا « افرادش اومدن سمتم و هر چی تقلا میکردم فایده نداشت...منو پرت کردن توی اتاق هی جاعه و رفتن.....دستام هنوز بسته بود اما داشتم به این فکر میکردم که خودمو با یه چیزی بکشم...مرگ برام بهتر بود تا اینکه به این زندگی ادامه بدم....هی جاعه اومد و فکم رو توی دستش گرفت
هی جاعه « تمام وسایل شکستنی و تیز رو برداشتم پس به مرگ فکر نکن من حالا حالاها باهات کار دارم..ــ...
لونا « میخواست بزور بوسم کنه لگدی به شکمش زدم و از درد به خودش پیچید.....
هی جاعه « تو...
لونا « شلاقی از داخل کمد در اورد و اومد سمتم چشمام رو بستم و منتظر فرود اومدن شلاق شدم که یهو در با شدت باز شد و بعدش یه مرد که صورتش پوشیده شده بود اومد داخل
هی جاعه « تو دیگه چه خری هستی؟
جیهوپ « ماسک رو از روی صورتم برداشتم و گفتم « خر که تویی...اومدم آدمت کنم که یاد بگیری به اموال مردم دست درازی نکنی
هی جاعه « شوخی بامزه ای بود...افراد
جیهوپ « همشون مردن خر جوان....دختره رو میدی یا اول تو رو مثل خر بزنم بعد ببرمش؟
هی جاعه « یعنی چی؟ میکشمت عوضی
لونا « هی جاعه اسلحه اش رو در اورد تا به جیهوپ حمله کنه اما جیهوپ سریعتر عمل کرد و یه تیر به پاش زد...
جیهوپ « حیف جیمین باهات کار داره وگرنه میکشتمت....رفتم سمت لونا و زنجیر دستاشو باز کردم...
😁❤🐾اینم پارت بعدی....شاید شبم یه پارت گذاشتم گوگولی ها...
جیمین « ماموریت از اون چیزی که فکرش رو میکردم زودتر تموم شد و سود زیادی هم کرده بودیم...داشتیم برمیگشتیم عمارت که ربکا زنگ زد و گفت لونا فرارکرده....اصلا باورم نمیشد...اما هر چی به تلفنش زنگ میزدم جواب نمیداد.....دستام رو مشت کردم و گفتم « لونا وای به حالت اگه فرار کرده باشی....میکشمت
تهیونگ « جیمین لونا بیشتر از هفت ساله که توی اون عمارته و توی این هفت سال بار ها فرصت فرار داشت و این کار رو نکرد...واقعا باورت میشه فرار کرده؟ اگه بلایی سرش اورده باشن و الکی گفته باشن چی؟
جیمین« درسته...ممکنه تا ما برسیم دو ساعتی طول بکشه...به افراد پیغام بده راجب این موضوع تحقیق کنن...و سریع دست به کار بشن
تهیونگ « حتما
لونا « با پاشیده شدن آب یخ روی صورتم چشمام رو باز کردم و با چهره نحس هی جاعه روبه رو شدم....
هی جاعه « چطوری خانم خوشگله.....آممم اون شب به دستور من عمل کردی امشب میخوام صدای ناله هاتو بشنوم
لونا « من بمیرم ها با توی عوضی جایی نمیام
هی جاعه « واو..جدی؟ بیارینش
لونا « افرادش اومدن سمتم و هر چی تقلا میکردم فایده نداشت...منو پرت کردن توی اتاق هی جاعه و رفتن.....دستام هنوز بسته بود اما داشتم به این فکر میکردم که خودمو با یه چیزی بکشم...مرگ برام بهتر بود تا اینکه به این زندگی ادامه بدم....هی جاعه اومد و فکم رو توی دستش گرفت
هی جاعه « تمام وسایل شکستنی و تیز رو برداشتم پس به مرگ فکر نکن من حالا حالاها باهات کار دارم..ــ...
لونا « میخواست بزور بوسم کنه لگدی به شکمش زدم و از درد به خودش پیچید.....
هی جاعه « تو...
لونا « شلاقی از داخل کمد در اورد و اومد سمتم چشمام رو بستم و منتظر فرود اومدن شلاق شدم که یهو در با شدت باز شد و بعدش یه مرد که صورتش پوشیده شده بود اومد داخل
هی جاعه « تو دیگه چه خری هستی؟
جیهوپ « ماسک رو از روی صورتم برداشتم و گفتم « خر که تویی...اومدم آدمت کنم که یاد بگیری به اموال مردم دست درازی نکنی
هی جاعه « شوخی بامزه ای بود...افراد
جیهوپ « همشون مردن خر جوان....دختره رو میدی یا اول تو رو مثل خر بزنم بعد ببرمش؟
هی جاعه « یعنی چی؟ میکشمت عوضی
لونا « هی جاعه اسلحه اش رو در اورد تا به جیهوپ حمله کنه اما جیهوپ سریعتر عمل کرد و یه تیر به پاش زد...
جیهوپ « حیف جیمین باهات کار داره وگرنه میکشتمت....رفتم سمت لونا و زنجیر دستاشو باز کردم...
😁❤🐾اینم پارت بعدی....شاید شبم یه پارت گذاشتم گوگولی ها...
۸۰.۹k
۲۲ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.