گیلدا پرحادثه ترین داستان هزار و یک شب دربار
گیلدا پرحادثهترین داستان هزار و یک شب دربار
داستان گیلدا پرحادثهترین داستانهای هزار و یک شب دربار پهلوی بود. شاه بیمهابا او را به کاخ آورد و رسماً جزء دربار شد. فرح از گستاخی شاه سخت به تنگ آمد و دعوا و درگیری را آغاز کرد.
گیلدا دختر سرلشکر آزاد یکی از افسران نیروی هوایی اصفهان بود، در سفری که شاه به اصفهان رفت سخت شیفته او شد و او را با خود به تهران آورد. مادر محمدرضا، داستان گیلدا را چنین تعریف میکند: در سال ۱۳۵۱ سرلشکر آزاد برای اینکه «خودش را به محمدرضا نزدیک کند»، از دخترش استفاده کرد، او را هنگام سفر محمدرضا به اصفهان با خود آورد و در هواپیما کنار محمدرضا نشاند و محمدرضا را خام خودش کرد. محمدرضا چنان شیفته او شد که «نمیتوانست در برابر خواهشهای او نه بگوید»، شاه نام او را به خاطر موهای طلاییش، طلا گذاشت.
داستان گیلدا پرحادثهترین داستانهای هزار و یک شب دربار پهلوی بود. شاه بیمهابا او را به کاخ آورد و رسماً جزء دربار شد. فرح از گستاخی شاه سخت به تنگ آمد و دعوا و درگیری را آغاز کرد.
گیلدا دختر سرلشکر آزاد یکی از افسران نیروی هوایی اصفهان بود، در سفری که شاه به اصفهان رفت سخت شیفته او شد و او را با خود به تهران آورد. مادر محمدرضا، داستان گیلدا را چنین تعریف میکند: در سال ۱۳۵۱ سرلشکر آزاد برای اینکه «خودش را به محمدرضا نزدیک کند»، از دخترش استفاده کرد، او را هنگام سفر محمدرضا به اصفهان با خود آورد و در هواپیما کنار محمدرضا نشاند و محمدرضا را خام خودش کرد. محمدرضا چنان شیفته او شد که «نمیتوانست در برابر خواهشهای او نه بگوید»، شاه نام او را به خاطر موهای طلاییش، طلا گذاشت.
۴۷۶
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.