تبدیل نفرت به عشق
پارت 13
تا به خودم اومدم فهمیدم ساعت 8 و شکم منم طبق معمول گرسنه اس یه پیتزا سفارش دادم سریال مورد علاقم رو گذاشتم و به تماشا نشستم زنگ در خورد رفتم درو باز کردم جین بود جین: ا/ت خودتیییی ا/ت: هندسامممم
بعد از کلی بغل و احوال پرسی
ا/ت: بیا بمون فیلم ببینیم جین: میخوام اما باید این پیتزا هارو برسونم ا/ت: اوکی بازم بیااا پیشم جین: حتما
در تعجب بودم آخه جین و پیک عجیبه ولکن مهم نی پیتزا سرد شددددد قبول نیستت(نویسنده جان عادت داره کلمات رو میکشه) بعد خوردن پیتزا رفتم رو تخت دراز کشیدم و با گوشیم ور رفتم تا اینکه خوابم برد صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم دست و صورتمو شستم و بله امروز تهیونگ قرار بیاد زمان نقش بازی کردنه رفتم یکم خوشگل کردم
به کای زنگ زدم بیاد دنبالم رفتم پایین کای اومد نشستم تو ماشین کای: های مادام ا/ت: هلو موسیو میگم کای نقشه رو از حفظی دیگه نه کای: اره باید ادای زن و شوهر هارو دربیارم ا/ت: افرین بهت افتخار میکنم کای: نیازی به افتخار تو نیست من سر تا پا افتخارم (یک ادمه دارای اعتماد به سقف مشاده میکنید)
تا به خودم اومدم فهمیدم ساعت 8 و شکم منم طبق معمول گرسنه اس یه پیتزا سفارش دادم سریال مورد علاقم رو گذاشتم و به تماشا نشستم زنگ در خورد رفتم درو باز کردم جین بود جین: ا/ت خودتیییی ا/ت: هندسامممم
بعد از کلی بغل و احوال پرسی
ا/ت: بیا بمون فیلم ببینیم جین: میخوام اما باید این پیتزا هارو برسونم ا/ت: اوکی بازم بیااا پیشم جین: حتما
در تعجب بودم آخه جین و پیک عجیبه ولکن مهم نی پیتزا سرد شددددد قبول نیستت(نویسنده جان عادت داره کلمات رو میکشه) بعد خوردن پیتزا رفتم رو تخت دراز کشیدم و با گوشیم ور رفتم تا اینکه خوابم برد صبح با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم رفتم دست و صورتمو شستم و بله امروز تهیونگ قرار بیاد زمان نقش بازی کردنه رفتم یکم خوشگل کردم
به کای زنگ زدم بیاد دنبالم رفتم پایین کای اومد نشستم تو ماشین کای: های مادام ا/ت: هلو موسیو میگم کای نقشه رو از حفظی دیگه نه کای: اره باید ادای زن و شوهر هارو دربیارم ا/ت: افرین بهت افتخار میکنم کای: نیازی به افتخار تو نیست من سر تا پا افتخارم (یک ادمه دارای اعتماد به سقف مشاده میکنید)
۳.۲k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.