p15

کوک:باشه باشه...(خندهه)
ویو صبح
کوک ویو
کوک:هوممم(داره خمیازه میکشه)
کوک:اته ..اته...ا(برگشت نگاش کرد )
کوک:اتههه پاشووووو ...اتههه(دید اته از پایینه کاملا خونیهه)
ات:هوم.. چته کله سحر(دستش روی چشماشه)
کوک:اته چی میگی ... پاشووو داری خونریزی میکنی(دوستان توجه کوک میدونه اته پریوده ولی وقتی اینو دیده یادش رفته بود و فکر کرده خونریزی کرده)
ات:هی بگیر بخواب توهم زدی(دوباره پتو رو کشید روی خودش)
کوک:اته میدونی خیلی کله خرابی .. پاشو پاشو داری از پایین خون میزنه بیرون(هول هولکی پتو رو از اته کشید کنار )
ات:جونگ کوککککک...فقط فرار کن دستم بهت نرسههه(اته خیلی خجالت کشیده بود درسته اته خونریزیش شدید بود سریع رفت توی حموم نشست روی زمین)
ات:وایی ...این چ بازی گوهیه( بغض کرده و ناراحت خجالت زده و کمرشو زد ب دیوار )
ات:نمیکشمم دیگه....چی میشه اصلا این دوره وجود نداشت(داره
گریه میکنه)
ات:اته پاشوو اته پاشوو برو زیر دوش( با گریه خودشو رسوند ب دوش و اب رو گرم کرد)
(یواش بدنشو شست و اروم حوله ی سفید رنگ کوتاهشو دور بدن سفید صورتیش پیچید و تا وسط روناشو میگرفت روناش مثل برف سفید ولی با همراه یکمی اب البالو صورتی شده بود)(منظورم قرمز شدن دست و پاشه از شدت سردیه حموم چون حمومش بزرگه و سریع با ی بخار گرم نمیشه)
اته ک دیگه نای راه رفتن نداشت یهو افتاد و شروع ب گریه کردن کرد
.............................................................................................براتون پارت دارم چه پارتاییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
حمایت شه؟