پارت 9 صدای ماه
پارت 9 صدای ماه
رفتیم بزرگ ترین بازار و خریدامون رو کردیم
ات:من دلم بستنی میقواد(با لحن کیوت
جیمین:اوکی پس
رفت 2 تا بستی گرفتن و خوردن
ات:جیمین
جیمین:جانم
ات:میگم تو دشمن نداری
جیمین:چرا دارم
ات:خوب چرا بهت حمله ور اینجور چیزا نمیشن
جیمین:ببین عزیزم من یک دشمن سر سخت دارم که باهاش یک قرار دادی بستم که قرار دادش قلابی بهش دادم
ات:خب
جیمین:اون اسمش جکسون هست
و اگه بفهمه قرار داد قلابی بوده خونه رو روی سرمون خراب میکنه
ات:خب چه قرار دادی
جیمین:برای شرکت بود که شرکت مال اون بشه
و اینکه تهدیدم کرد که مامانت رو میکشم(اوقییی
برای همین اخرم کشتش
اتدید جیمین چشاش پر از اشکه و بغلش کرد
ات:نگران نباش خوشکلم همچی درست میشه
جیمین :دوست دارم
ات:منم همینطور
و جیمین وقتی حالش خوب شد در راه خونه بودن که جیمین جکسون رو دید و
جکسون:فکر کردی من گول میخورم
جیمین:
رفتیم بزرگ ترین بازار و خریدامون رو کردیم
ات:من دلم بستنی میقواد(با لحن کیوت
جیمین:اوکی پس
رفت 2 تا بستی گرفتن و خوردن
ات:جیمین
جیمین:جانم
ات:میگم تو دشمن نداری
جیمین:چرا دارم
ات:خوب چرا بهت حمله ور اینجور چیزا نمیشن
جیمین:ببین عزیزم من یک دشمن سر سخت دارم که باهاش یک قرار دادی بستم که قرار دادش قلابی بهش دادم
ات:خب
جیمین:اون اسمش جکسون هست
و اگه بفهمه قرار داد قلابی بوده خونه رو روی سرمون خراب میکنه
ات:خب چه قرار دادی
جیمین:برای شرکت بود که شرکت مال اون بشه
و اینکه تهدیدم کرد که مامانت رو میکشم(اوقییی
برای همین اخرم کشتش
اتدید جیمین چشاش پر از اشکه و بغلش کرد
ات:نگران نباش خوشکلم همچی درست میشه
جیمین :دوست دارم
ات:منم همینطور
و جیمین وقتی حالش خوب شد در راه خونه بودن که جیمین جکسون رو دید و
جکسون:فکر کردی من گول میخورم
جیمین:
۲.۰k
۲۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.