لطفا حمایت کنید پیج قبلیمو گزارش کردن ب گا رفت
چند پارتی کوک و ته _
وقتی بین مثلث عشقی گیر میوفتن p5
یکی زنگ خونه رو زد و کوک گفت
_ این وقت شب کی باید بیاد خونه ی تو ا.ت ؟
از جات تکون نمیخوری تا خودم باز کنم
بعد ب سمت در رفت و همین ک در رو باز کرد صدای سیلی زدنی ب گوش رسید .
ب سمت در دویدم و بت صحنه ای مواجه شدم ک مغزم هنگ کرد .
کوک رو دیدم ک یقه ی ته رو گرفته بود و داشت میگفت
_: ای عوضی خائن ب رئیست خیانت میکنی ب درد نخور ؟ میدونی من میتونم چ بلایی ب سرت بیارم ؟؟؟
من باورم نمیشه . معنی این کارا چیه ؟؟
داد کشیدم
+ بس کنیدددددد . از خونه ی من برید بیرونن
ته نگاهی ب من و کوک انداخت و گفت : ا.ت بعدا باهات حرف میزنم ولی الان باید این عوضی رو از خونت بیرون کنم .
و شروع کردن ب کتک زدن . من هم مودام سعی میکردم جداشون کنم ولی گوش نمیدادن . ته بلند عربده کشید :بهت نشون میدم چون رییسمی دلیل نمیشه روی من حس مالیکت داشته باشی مرتیکه ی عوضی .
کوک هم داد کشید : من میتونم مثل اب خوردن تورو ببرم پیش پدر و مادرت .
ناگهان ته ب طرز وحشتناکی عصبانی شد و داد کشید : اسم اونارو نیاررررر .همینطور ک از بازوی هردوتاشون گرفته بودم یکیشون منو حل داد و سرم خورد ب تیزی میز و دیگه هیچ چیزی متوجه نشدم ..
وقتی بین مثلث عشقی گیر میوفتن p5
یکی زنگ خونه رو زد و کوک گفت
_ این وقت شب کی باید بیاد خونه ی تو ا.ت ؟
از جات تکون نمیخوری تا خودم باز کنم
بعد ب سمت در رفت و همین ک در رو باز کرد صدای سیلی زدنی ب گوش رسید .
ب سمت در دویدم و بت صحنه ای مواجه شدم ک مغزم هنگ کرد .
کوک رو دیدم ک یقه ی ته رو گرفته بود و داشت میگفت
_: ای عوضی خائن ب رئیست خیانت میکنی ب درد نخور ؟ میدونی من میتونم چ بلایی ب سرت بیارم ؟؟؟
من باورم نمیشه . معنی این کارا چیه ؟؟
داد کشیدم
+ بس کنیدددددد . از خونه ی من برید بیرونن
ته نگاهی ب من و کوک انداخت و گفت : ا.ت بعدا باهات حرف میزنم ولی الان باید این عوضی رو از خونت بیرون کنم .
و شروع کردن ب کتک زدن . من هم مودام سعی میکردم جداشون کنم ولی گوش نمیدادن . ته بلند عربده کشید :بهت نشون میدم چون رییسمی دلیل نمیشه روی من حس مالیکت داشته باشی مرتیکه ی عوضی .
کوک هم داد کشید : من میتونم مثل اب خوردن تورو ببرم پیش پدر و مادرت .
ناگهان ته ب طرز وحشتناکی عصبانی شد و داد کشید : اسم اونارو نیاررررر .همینطور ک از بازوی هردوتاشون گرفته بودم یکیشون منو حل داد و سرم خورد ب تیزی میز و دیگه هیچ چیزی متوجه نشدم ..
۵۷۳
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.