part: 15
هانا: تو ام منو خیلی تحت تاثیر قرار میدی
هیوجو: یاااا جیمین خیلی خوش شانسی خیلی کم پیش میاد کسی این ادمه رباته بی احساسو تحت تاثیر قرار بده
جیمین: من خیلی خیلی تاثیر گذارم(انگلیسی)
هانا: مینهو برو پول های شرط بندی رو جمع کن
مینهو رف
منم سمت کریس رفتم
با هر قدمی که برمیداشتم اخماش بیشتر توهم میرف
تکیه اش رو از ماشین گرفت
چن قدم جلو اومد؛ شاید اگه بهم میرسید گردنمو خورد میکرد این تموم چیزی بود کع میشد از چشمای عصبیش فهمید.
نیشخندی که شبیه نیشخند نیم ساعت پیش خودش بود بهش تحویل دادم
و گفتم
_اگه بازم هوس مسابقه کردی بهم بگو
چشمکی زدم و دستمو روی شونش گذاشتم
و گفتم
_خب 5میلیون دلارمو کی بهم میدی
خنده ای کردو گف
_همین الان بهت میدم چشم قشنگ
ازین کلمش پوزخندی رو لبم نشست و گفتم
_اوم نمیدونستم چشام انقد خوشگلن
کریس: چشمای کشیده و درشت قهوه ای رنگت ی اثر هنریه(پوزخند)چان: هی هی انقد حرف نزن و پولو بده و برو گمشو(عصبی)
کریس: هه باشه
وقتی پولو داد و خواست بره گف
_مسابقه خوبی بود بعدا بازم مسابقه بدیم
هانا: حتمااا
سوار ماشینش شدو رف
هیوجو: یاااا جیمین خیلی خوش شانسی خیلی کم پیش میاد کسی این ادمه رباته بی احساسو تحت تاثیر قرار بده
جیمین: من خیلی خیلی تاثیر گذارم(انگلیسی)
هانا: مینهو برو پول های شرط بندی رو جمع کن
مینهو رف
منم سمت کریس رفتم
با هر قدمی که برمیداشتم اخماش بیشتر توهم میرف
تکیه اش رو از ماشین گرفت
چن قدم جلو اومد؛ شاید اگه بهم میرسید گردنمو خورد میکرد این تموم چیزی بود کع میشد از چشمای عصبیش فهمید.
نیشخندی که شبیه نیشخند نیم ساعت پیش خودش بود بهش تحویل دادم
و گفتم
_اگه بازم هوس مسابقه کردی بهم بگو
چشمکی زدم و دستمو روی شونش گذاشتم
و گفتم
_خب 5میلیون دلارمو کی بهم میدی
خنده ای کردو گف
_همین الان بهت میدم چشم قشنگ
ازین کلمش پوزخندی رو لبم نشست و گفتم
_اوم نمیدونستم چشام انقد خوشگلن
کریس: چشمای کشیده و درشت قهوه ای رنگت ی اثر هنریه(پوزخند)چان: هی هی انقد حرف نزن و پولو بده و برو گمشو(عصبی)
کریس: هه باشه
وقتی پولو داد و خواست بره گف
_مسابقه خوبی بود بعدا بازم مسابقه بدیم
هانا: حتمااا
سوار ماشینش شدو رف
۶.۵k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.