پارت 33
پارت 33
تو هم برو به دوست دخترت برس
حسین: امیر خوبی
دریا: امیر من خوابم انگارا
من: بای
گوشی خاموش کردم بغلش کردم
خوابیدم
رمان از زبان دریا@$%&)
بدنم اتیش داشت می گرفت بلند شدم هودیم در اوردم این که پوشوند منو
امیر: چی شده
من: گرم گرم
پنکه روشن کردم
یه تاپ بزور از امیر تنم کرد
شروارم در اوردم
شروارک پوشیدم
من: اخه الان شد
امیر: سرما می خوری
من: باید هر چه زود تر موهام کوتاه کنم یکم دیگه شبیه گیسو کمن شدم
امیر: دست به موت نمی زنی ها
رو تخت دراز کشیدم
امیر بغل کردم
من: بخواب نی نی کوچولو
داشتم سقف نگاه می کردم
امیر: بابت بچه معذرت می خواهم
من: از کجا
امیر: حسین گفته
من: اها
امیر: همه تخصیر من بود
من: گذشته گذشت
چشاش نگاه کردم داشت گریه می کرد
من: چی شده گریه نکن منم گریه ام میاد دا
منم گریه کردم
امیر: باشه عزیزم باشه اروم شو
من: خیلی درد می کرد
امیر: چی
من: وقتی بچه سقط شد یک ماهش بود حتی ضربان قلبش نشنیده بودم
امیر: باشه گلم باشه اروم شو
بغلم. کرد پام دورش پیچیدم کمرم ناز می کرد چشام بستم
رمان از زبان امیر@$%^&
پتو کشیدم روش نزدیکای صبح بود
چشماش بوسیدم
من: ببخشید جبران می کنم برات قول میدم
با حس این که یکی داره بینی م می کشه خنده های ریزی هم می اومد چشام نیمه باز کردم داشت با ماژیک رو صورتم می کشید
گرفتمش تو بغلم
من: اول صبحی شیطون شدی دریا خانم
خندید
چقدر دلم برای خندیدناش تنگ شده بود چرا الان که باهاشم بیشتر دل تنگ ترش می شم
دریا: امیر کجای هلو گود مورنینگ
لباش بوسیدم
دریا: مسواک نزدم دیونه
من ادامه دادم به بوسیدنش
بزور ازش دل کندم
من: باهام میای المان
دریا: نه چرا بیام
من: نمیای بس
تو گوشم گفت
دریا: تا جهنم باهات میام اگه اونجا باشی
خندیدم
دریا: بعد ازت بپرسن ازت من کیم چی میگی
من: زنمه همه دنیام زندگیمه
دریا: اوه اقا تا الان زنت کجا بود
من: تعطیلات
دریا: اقا میشه دیگه این زنت تعطیلات نفرستی
من: حتما این زن دیگه تعطیلات نمی ره فقدر تو بغل شوهرش می مونه
دریا: خوابم میاد
من: تنبل پاشو ببینم
تو هم برو به دوست دخترت برس
حسین: امیر خوبی
دریا: امیر من خوابم انگارا
من: بای
گوشی خاموش کردم بغلش کردم
خوابیدم
رمان از زبان دریا@$%&)
بدنم اتیش داشت می گرفت بلند شدم هودیم در اوردم این که پوشوند منو
امیر: چی شده
من: گرم گرم
پنکه روشن کردم
یه تاپ بزور از امیر تنم کرد
شروارم در اوردم
شروارک پوشیدم
من: اخه الان شد
امیر: سرما می خوری
من: باید هر چه زود تر موهام کوتاه کنم یکم دیگه شبیه گیسو کمن شدم
امیر: دست به موت نمی زنی ها
رو تخت دراز کشیدم
امیر بغل کردم
من: بخواب نی نی کوچولو
داشتم سقف نگاه می کردم
امیر: بابت بچه معذرت می خواهم
من: از کجا
امیر: حسین گفته
من: اها
امیر: همه تخصیر من بود
من: گذشته گذشت
چشاش نگاه کردم داشت گریه می کرد
من: چی شده گریه نکن منم گریه ام میاد دا
منم گریه کردم
امیر: باشه عزیزم باشه اروم شو
من: خیلی درد می کرد
امیر: چی
من: وقتی بچه سقط شد یک ماهش بود حتی ضربان قلبش نشنیده بودم
امیر: باشه گلم باشه اروم شو
بغلم. کرد پام دورش پیچیدم کمرم ناز می کرد چشام بستم
رمان از زبان امیر@$%^&
پتو کشیدم روش نزدیکای صبح بود
چشماش بوسیدم
من: ببخشید جبران می کنم برات قول میدم
با حس این که یکی داره بینی م می کشه خنده های ریزی هم می اومد چشام نیمه باز کردم داشت با ماژیک رو صورتم می کشید
گرفتمش تو بغلم
من: اول صبحی شیطون شدی دریا خانم
خندید
چقدر دلم برای خندیدناش تنگ شده بود چرا الان که باهاشم بیشتر دل تنگ ترش می شم
دریا: امیر کجای هلو گود مورنینگ
لباش بوسیدم
دریا: مسواک نزدم دیونه
من ادامه دادم به بوسیدنش
بزور ازش دل کندم
من: باهام میای المان
دریا: نه چرا بیام
من: نمیای بس
تو گوشم گفت
دریا: تا جهنم باهات میام اگه اونجا باشی
خندیدم
دریا: بعد ازت بپرسن ازت من کیم چی میگی
من: زنمه همه دنیام زندگیمه
دریا: اوه اقا تا الان زنت کجا بود
من: تعطیلات
دریا: اقا میشه دیگه این زنت تعطیلات نفرستی
من: حتما این زن دیگه تعطیلات نمی ره فقدر تو بغل شوهرش می مونه
دریا: خوابم میاد
من: تنبل پاشو ببینم
۴.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.