رمان ماه تاریک پارت۴۰
ویو سینا
مثل اینکه نقشمون گرفته بود و صادق بعد ۳ ساعت همت کردو اومد مدرسه ولی تا چشش به صدف خورد خون جلو چششو گرفت
سینا:صدف فرار کنننن
خلاصه صادق بدو صدف بدو مثل موش گربه بودن ماشالله
صدف رفت پشت کامران قایم شد
ویو صدف:نفسم بتد اومد انقد دوویدم از اونجایی که کامران نزدیک ترین و امن ترین جای ممکن بود رفتم پشتش قایم شدم
صادق وایساد جلوی کامران
صادق:برو کنار
کامی:ولش کن جوونی کرد
صادق:میری کنار یا....
دنی:یا چی؟
صادق:هوو چند نفر به یه نفر نامردا
دنی:جرعت داری دستت بهش بخوره....من این ایدرو دادم
ویو صدف
چی؟این چی میگه؟خودش اولین مخالف جنع بودا حالا برا ما جنتلمن شده میمون شاخدار
صادق:دنی قدت چنده؟
دنی:۱۸۳
صادق:من ۱۷۹و صدف ۱۷۷ ما قد قوارمون به تو میخوره که خودتو قاطی میکنی؟
صدف:وایسا وایسا...دنی تو ۱۸۳ نیستی
دنی:پس چندم نخود
صدف:۱۸۵
دنی:هه جمع کن بابا من میدونم یا تو
صدف:بیا بریم بهت ثابت کنم
صادق:ما وسط دعوا نبودیم
صدف:خفه بمیر خوب کردم اصن چنگدم به چپت بود دیر اومدی مثلا میخواستی چیکار کنی ولبچرنی دیگه
صادق:هرچی
کامران:حاجی بیا بریم ببینیم قد دنی چنده
سینا:اوکی
ویو دنی
پوفف باشه شما خوبید ولی چجوری اون ۲ سانت فهمید
صدف:میدونستمممممم
دنی:خب حالا هرچی بهتر بلند ترم هستم
کامی:از کحا فهمیدی صدف
صدف:خب معلومه در کلاسمون ۱۸۴ سانته و سر دنی هر دفعه میخوره به بالاش
اصن رخته خوابی که براش پهن کردم ۱۸۵ سانت بود
دنی:حالا هرچی بریم سر کلاس ولکن
ویو سینا
کامی:صدف بریم؟
مثل اینکه نقشمون گرفته بود و صادق بعد ۳ ساعت همت کردو اومد مدرسه ولی تا چشش به صدف خورد خون جلو چششو گرفت
سینا:صدف فرار کنننن
خلاصه صادق بدو صدف بدو مثل موش گربه بودن ماشالله
صدف رفت پشت کامران قایم شد
ویو صدف:نفسم بتد اومد انقد دوویدم از اونجایی که کامران نزدیک ترین و امن ترین جای ممکن بود رفتم پشتش قایم شدم
صادق وایساد جلوی کامران
صادق:برو کنار
کامی:ولش کن جوونی کرد
صادق:میری کنار یا....
دنی:یا چی؟
صادق:هوو چند نفر به یه نفر نامردا
دنی:جرعت داری دستت بهش بخوره....من این ایدرو دادم
ویو صدف
چی؟این چی میگه؟خودش اولین مخالف جنع بودا حالا برا ما جنتلمن شده میمون شاخدار
صادق:دنی قدت چنده؟
دنی:۱۸۳
صادق:من ۱۷۹و صدف ۱۷۷ ما قد قوارمون به تو میخوره که خودتو قاطی میکنی؟
صدف:وایسا وایسا...دنی تو ۱۸۳ نیستی
دنی:پس چندم نخود
صدف:۱۸۵
دنی:هه جمع کن بابا من میدونم یا تو
صدف:بیا بریم بهت ثابت کنم
صادق:ما وسط دعوا نبودیم
صدف:خفه بمیر خوب کردم اصن چنگدم به چپت بود دیر اومدی مثلا میخواستی چیکار کنی ولبچرنی دیگه
صادق:هرچی
کامران:حاجی بیا بریم ببینیم قد دنی چنده
سینا:اوکی
ویو دنی
پوفف باشه شما خوبید ولی چجوری اون ۲ سانت فهمید
صدف:میدونستمممممم
دنی:خب حالا هرچی بهتر بلند ترم هستم
کامی:از کحا فهمیدی صدف
صدف:خب معلومه در کلاسمون ۱۸۴ سانته و سر دنی هر دفعه میخوره به بالاش
اصن رخته خوابی که براش پهن کردم ۱۸۵ سانت بود
دنی:حالا هرچی بریم سر کلاس ولکن
ویو سینا
کامی:صدف بریم؟
۱.۱k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.