سناریو
#سناریو
#استری_کیدز
وقتی بهت پیشنهاد میدن چطورین....(📿🙄)
(چان )
توی آشپزخونه در حال خرد کردن سبزیجات بودی که دستاش رو دورت حلقه کرد و سرش رو دم گوشت آورد و آروم لب زد :
_ بیب...میدونی نیاز دارم با هم یکم خلوت کنیم
_ ولی خب....روی تخت
(لینو )
موقع خواب بود و روی تخت دراز کشیده بودی و با موبایلت ور میرفتی که همون لحظه...لینو شروع کرد به بوسیدن گردنت
+ مینهویاا...چیکار میکنی ؟
_ میخوام کار های بدی بکنم.....باهام همراهی میکنی ؟
(چانگبین)
روی تخت دراز کشیده بودین که از پشت بغلت میکنه و دم گوشت میگه :
_ بیب...میشه امشب رو با هم عاشقونه بگذرونیم؟
(هیونجین)
داشتی جلوی آینه لوازم آرایشیت رو مرتب میکردی که از پشت تورو توی بغلش گرفت
_ میتونم ازت یک خواهشی کنم ؟
+ چی ؟
_ میشه تا صبح اسمم رو ناله کنی ؟
(جیسونگ )
روی تخت کنارش دراز کشیده بودی و اونم مشغول نوازش گونت بود
_ میگم که...
+ جونم ؟
_ میشه....از اون کارا که تا صبح بیدارمون نگه میداره کنیم ؟
(فلیکس )
داشتید با هم گیم بازی میکردین که یک دفعه وسط بازی پی سی رو خاموش میکنه...با تعجب بهش خیره میشی
+چیشده؟
خمار نگاهت میکنه :
_ بیب...میخوامت
(سونگمین)
کنارش روی تخت دراز کشیده بودی
_ ا.ت
+ هوم
_ ا.ت
+ جونمم؟
_ من...دلم از اون کار های بد میخواد...میشه انجامش بدیم؟
(جونگین)
روی تخت دراز کشیده بودی و داشتی با موبایلت ور میرفتی...پشتت به جونگین بود که اونم از این وضعیت کلافه شد و آروم آروم دستاش رو دورت حلقه کرد..
_ بیب..
+ هوم؟
_ چرا بهم بی توجهی میکنی ؟
+ بی توجهی نمیکنم
همچنان سرت توی گوشی بود که پوزخندی زد و لباش رو روی لاله ی گوشت کشید
_ داری ناراحتم میکنی....میدونی که وقتی ناراحت بشم ممکنه چیکار کنم دیگه نه ؟
+ منظورت چیه ؟
_ منظورم رو خوب فهمیدی عشقم...(پوزخند )
#استری_کیدز
وقتی بهت پیشنهاد میدن چطورین....(📿🙄)
(چان )
توی آشپزخونه در حال خرد کردن سبزیجات بودی که دستاش رو دورت حلقه کرد و سرش رو دم گوشت آورد و آروم لب زد :
_ بیب...میدونی نیاز دارم با هم یکم خلوت کنیم
_ ولی خب....روی تخت
(لینو )
موقع خواب بود و روی تخت دراز کشیده بودی و با موبایلت ور میرفتی که همون لحظه...لینو شروع کرد به بوسیدن گردنت
+ مینهویاا...چیکار میکنی ؟
_ میخوام کار های بدی بکنم.....باهام همراهی میکنی ؟
(چانگبین)
روی تخت دراز کشیده بودین که از پشت بغلت میکنه و دم گوشت میگه :
_ بیب...میشه امشب رو با هم عاشقونه بگذرونیم؟
(هیونجین)
داشتی جلوی آینه لوازم آرایشیت رو مرتب میکردی که از پشت تورو توی بغلش گرفت
_ میتونم ازت یک خواهشی کنم ؟
+ چی ؟
_ میشه تا صبح اسمم رو ناله کنی ؟
(جیسونگ )
روی تخت کنارش دراز کشیده بودی و اونم مشغول نوازش گونت بود
_ میگم که...
+ جونم ؟
_ میشه....از اون کارا که تا صبح بیدارمون نگه میداره کنیم ؟
(فلیکس )
داشتید با هم گیم بازی میکردین که یک دفعه وسط بازی پی سی رو خاموش میکنه...با تعجب بهش خیره میشی
+چیشده؟
خمار نگاهت میکنه :
_ بیب...میخوامت
(سونگمین)
کنارش روی تخت دراز کشیده بودی
_ ا.ت
+ هوم
_ ا.ت
+ جونمم؟
_ من...دلم از اون کار های بد میخواد...میشه انجامش بدیم؟
(جونگین)
روی تخت دراز کشیده بودی و داشتی با موبایلت ور میرفتی...پشتت به جونگین بود که اونم از این وضعیت کلافه شد و آروم آروم دستاش رو دورت حلقه کرد..
_ بیب..
+ هوم؟
_ چرا بهم بی توجهی میکنی ؟
+ بی توجهی نمیکنم
همچنان سرت توی گوشی بود که پوزخندی زد و لباش رو روی لاله ی گوشت کشید
_ داری ناراحتم میکنی....میدونی که وقتی ناراحت بشم ممکنه چیکار کنم دیگه نه ؟
+ منظورت چیه ؟
_ منظورم رو خوب فهمیدی عشقم...(پوزخند )
۵۷.۹k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.