پارت ۳
پارت ۳
کیم و جئون
ویو ( جونگ کوک در رو باز کرد ات هم رو کاناپه بود )
جونگ کوک . سلام رزی سلام تهیونگیییییی
تهیونگ . سلاااااااگ جونگ کوکیییی چهطوری
رزی . عم سلام جونگ کوک
جونگ کوک . خوبم تهیونگ
ویو ( ات اصلا حرف نمیزند حتی سلامم نگفت . رزی بغل ات نشسته و جونگ کوک و تهیونگ هم تو اتاق کار جونگ کوک دارن راجبه کار حرف میزن )
رزی . ات سلامم رو جواب ندادی . میدونم ناراحتی ولی خوب نگفتم چون خودت بعد متوجه میشدی میترسیدم دوستیمون خراب شه
ات. سلام . حق ندارم ناراحت بشم .
رزی . اره ولی ببخشید( بغض )
ات . باشه بخشیدمت ( خنده )
رزی . مرسییییییییییی
ات . عم عم رزی
رزی . جانم
ات . میگم من فک کنم دارم عاشق جونگ کوک میشم
رزی . واقعااااااااا جدییییییییی
ات . اره اخه خیلی خوبه خوشتیپه خوش هیکله تازه خیلی هم خوبه( خنده )
رزی . عم عم خوب برو بگو بهش ( خنده )
ات . نه خجالت میکشم
رزی . عههههه عههههههه من بگم
ات . نه بعد خودم میگم
رزی . پس دفعه دیگه امدم ببینم بغل هم باشین ها
ات . باشه رزی
ویو ( رزی و تهیونگ رفتن و جونگ کوک رفت بیرون مست کرد امد خونه و دید ات خوابیده . جونگ کوک تو اتاق )
جونگ کوک . اتتتتت
ات . وای وای چیشده سلام
جونگ کوک .وای وای چیه خانوم کوچولو
ات . مستی کوکی
ویو ( آمد و خیلیییی خیلییی نزدیک ات شد )
جونگ کوک . اره
ات . برو عقب عه . خیلی نزدیکی ها
جونگ کوک . خوب هستم و دوست دارم بخورمت
ات . چیییییی
ویو ( جونگ کوک لبای ات رو بوسید و اتم چون جونگ کوک رو دوست داشت همراهی کرد و خوابیدن بغل هم )
فردا صبح
جونگ کوک . ات چرا زود ت بلند شدی
ات . کار دیشبت یادت رفت
جونگ کوک . ببخشید ات مست بود
ات . ایراد نداره بخشیدمت
ویو ( ات لوپ جونگ کوک رو سریع سریع بوسید و رفت تو غذا خوری . از مشت ات رو بغل کرد )
جونگ کوک . چرت خجالت میکشی
ات . عم عم چون خجالتی هم
جونگ کوک . امشب تو اتاق کارت دارم
ات . عم عم باشه
جونگ کوک . من امروز پیش توهم
ات . باشهههه . ممنون
جونگ کوک . چه بوی غذایی میاد
ات . من درست کردممممم .
جونگ کوک . باشههه پس بیار بخوریم
ات . باشههههههه
ویو ( خوردن و شب شد )
شب تو اتاق
لایکککک . کامنتتتتتتتتتتتتتتتت . فالووووووو
این پستتتتتتتتتتتتت
کیم و جئون
ویو ( جونگ کوک در رو باز کرد ات هم رو کاناپه بود )
جونگ کوک . سلام رزی سلام تهیونگیییییی
تهیونگ . سلاااااااگ جونگ کوکیییی چهطوری
رزی . عم سلام جونگ کوک
جونگ کوک . خوبم تهیونگ
ویو ( ات اصلا حرف نمیزند حتی سلامم نگفت . رزی بغل ات نشسته و جونگ کوک و تهیونگ هم تو اتاق کار جونگ کوک دارن راجبه کار حرف میزن )
رزی . ات سلامم رو جواب ندادی . میدونم ناراحتی ولی خوب نگفتم چون خودت بعد متوجه میشدی میترسیدم دوستیمون خراب شه
ات. سلام . حق ندارم ناراحت بشم .
رزی . اره ولی ببخشید( بغض )
ات . باشه بخشیدمت ( خنده )
رزی . مرسییییییییییی
ات . عم عم رزی
رزی . جانم
ات . میگم من فک کنم دارم عاشق جونگ کوک میشم
رزی . واقعااااااااا جدییییییییی
ات . اره اخه خیلی خوبه خوشتیپه خوش هیکله تازه خیلی هم خوبه( خنده )
رزی . عم عم خوب برو بگو بهش ( خنده )
ات . نه خجالت میکشم
رزی . عههههه عههههههه من بگم
ات . نه بعد خودم میگم
رزی . پس دفعه دیگه امدم ببینم بغل هم باشین ها
ات . باشه رزی
ویو ( رزی و تهیونگ رفتن و جونگ کوک رفت بیرون مست کرد امد خونه و دید ات خوابیده . جونگ کوک تو اتاق )
جونگ کوک . اتتتتت
ات . وای وای چیشده سلام
جونگ کوک .وای وای چیه خانوم کوچولو
ات . مستی کوکی
ویو ( آمد و خیلیییی خیلییی نزدیک ات شد )
جونگ کوک . اره
ات . برو عقب عه . خیلی نزدیکی ها
جونگ کوک . خوب هستم و دوست دارم بخورمت
ات . چیییییی
ویو ( جونگ کوک لبای ات رو بوسید و اتم چون جونگ کوک رو دوست داشت همراهی کرد و خوابیدن بغل هم )
فردا صبح
جونگ کوک . ات چرا زود ت بلند شدی
ات . کار دیشبت یادت رفت
جونگ کوک . ببخشید ات مست بود
ات . ایراد نداره بخشیدمت
ویو ( ات لوپ جونگ کوک رو سریع سریع بوسید و رفت تو غذا خوری . از مشت ات رو بغل کرد )
جونگ کوک . چرت خجالت میکشی
ات . عم عم چون خجالتی هم
جونگ کوک . امشب تو اتاق کارت دارم
ات . عم عم باشه
جونگ کوک . من امروز پیش توهم
ات . باشهههه . ممنون
جونگ کوک . چه بوی غذایی میاد
ات . من درست کردممممم .
جونگ کوک . باشههه پس بیار بخوریم
ات . باشههههههه
ویو ( خوردن و شب شد )
شب تو اتاق
لایکککک . کامنتتتتتتتتتتتتتتتت . فالووووووو
این پستتتتتتتتتتتتت
۲۶.۷k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.