I need..!:)

دلم می خواست...
الان بشینم کنارش...سرمو بذارم روی شونش بگم خسته ام..!!
از زندگی خستم...:)مثل اون دفعه باهام حرف بزن...بغلم کن...بهم بگو می دونم چقدر درد کشیدی...بهم بگو می دونم موقعی که نبودم چی تحمل کردی...
مثل هر دفعه بگو دوستم داری...که قند تو دلم آب شه...:)
دلم می خواست الان باهاش حرف می زدم..!
ولی پیشش نیستم...نه می تونم سرمو بزارم رو شونش که خستگیم در بره...نه می تونم بغلش کنم...نمی تونم بشینم که برام حرف بزنه....قند تو دلم آب نمیشه...صدای دوست داشتنش نمیاد...مزه ی لباشو نمی دونم...کیلومترا ازم دوره...حتی از دورم نمی تونم ببینمش...!:)