سناریوی ریندو پارت ۱۶
نگا کنید من چه مهربونم چه زود پارت دادم هنوز ۱ روز هم نشده پارت دادم😌
* دید پسرا *
ریندو : من لای درو باز کردم
سانزو : برو کنار منم ببینم
ران : منم میخوام ببینم
* بعد از دیدن *
ریندو : اون جای زخما چیه رو بدن ریو * خیلی عصبی *
ران : کی این کارو باهاش کرده * خیلی عصبی *
سانزو : بچه ها اروم باشین بعدن حرف میزنیم.....
* ران و ریندو با کله اومدن تو اتاق🙄 *
ران : ریو این جای زخما چیه رو بدنت * خیلی عصبی *
ریندو : بگو کار کیه * خیلی عصبی *
ا.ت : ر.ران و ر.ریندو چ.چرا ا.اومدین ت.تو ا.اتاق * خیلی خجالتی *
ریو : چ.چرا بدون اجازه وارد اتاق میشید * ترسیده *
ران : خفه شو بگو کی این کارو کرده * خیلی عصبی *
ریندو : ا.ت ما کاری با تو نداریم فقط میخوایم بدونیم چرا رو بدن ریو زخم هست
ریو : به شما دوتا هیچ ربطی نداره
ران : ما داداشاتیم به ما ربط داره * خیلی عصبی *
ریندو : ریو کی این بلا رو سرت اورده بهمون بگو خودمون به حسابش میرسیم * خیلی عصبی *
ریو: گفتم که به شما ربطی نداره * عصبی *
* ریو دست ا.ت رو میگیره و از خونه میرن بیرون *
ران : هوی کجا میری * خیلی عصبی *
ریندو : چرا ا.ت رو برد * خیلی عصبی *
* سانزو داره دفتر خاطرات ریو رو میخونه *
سانزو : ام بچه ها
ران و ریندو : چیه * خیلی خیلی خیلی عصبی *
سانزو : باید اینو بخونید
تا پارتی دیگر خدافظ😊😉😉
* دید پسرا *
ریندو : من لای درو باز کردم
سانزو : برو کنار منم ببینم
ران : منم میخوام ببینم
* بعد از دیدن *
ریندو : اون جای زخما چیه رو بدن ریو * خیلی عصبی *
ران : کی این کارو باهاش کرده * خیلی عصبی *
سانزو : بچه ها اروم باشین بعدن حرف میزنیم.....
* ران و ریندو با کله اومدن تو اتاق🙄 *
ران : ریو این جای زخما چیه رو بدنت * خیلی عصبی *
ریندو : بگو کار کیه * خیلی عصبی *
ا.ت : ر.ران و ر.ریندو چ.چرا ا.اومدین ت.تو ا.اتاق * خیلی خجالتی *
ریو : چ.چرا بدون اجازه وارد اتاق میشید * ترسیده *
ران : خفه شو بگو کی این کارو کرده * خیلی عصبی *
ریندو : ا.ت ما کاری با تو نداریم فقط میخوایم بدونیم چرا رو بدن ریو زخم هست
ریو : به شما دوتا هیچ ربطی نداره
ران : ما داداشاتیم به ما ربط داره * خیلی عصبی *
ریندو : ریو کی این بلا رو سرت اورده بهمون بگو خودمون به حسابش میرسیم * خیلی عصبی *
ریو: گفتم که به شما ربطی نداره * عصبی *
* ریو دست ا.ت رو میگیره و از خونه میرن بیرون *
ران : هوی کجا میری * خیلی عصبی *
ریندو : چرا ا.ت رو برد * خیلی عصبی *
* سانزو داره دفتر خاطرات ریو رو میخونه *
سانزو : ام بچه ها
ران و ریندو : چیه * خیلی خیلی خیلی عصبی *
سانزو : باید اینو بخونید
تا پارتی دیگر خدافظ😊😉😉
۱۳.۲k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.