یادتووونه برفک این یخچالا رو یک پا سیبری بود برای خودش
یادتووونه برفک این یخچالا رو یک پا سیبری بود برای خودش
بیشتر وقتام یه شیسه رب خونگی و یه پارچ آب و یه تیکه پنیر فقط توش پیدا میشد اما عجیب همونام برکت و عطر و طعم داشتن
هر چی بیشتر اومدیم جلو زرق و برقا بیشتر شد بیشتر دیدیم بیشتر خوردیم و پوشیدیم اما همیشه حسرت یه بار دیگه چشیدن همون رب مادرپز به دلمون موند
و حسرت خیلی چیزای دیگه...
بیشتر وقتام یه شیسه رب خونگی و یه پارچ آب و یه تیکه پنیر فقط توش پیدا میشد اما عجیب همونام برکت و عطر و طعم داشتن
هر چی بیشتر اومدیم جلو زرق و برقا بیشتر شد بیشتر دیدیم بیشتر خوردیم و پوشیدیم اما همیشه حسرت یه بار دیگه چشیدن همون رب مادرپز به دلمون موند
و حسرت خیلی چیزای دیگه...
۳.۰k
۲۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.