Part 37
Part 37
تهیونگ رفت سمته ات کنارش رویه نمیکت نشست
ات سر اش پایین بود
تهیونگ چونه ات رو گرفت و سر اش رو آورد بالا ات زود نگاهش رو از تهیونگ دزدید
تهیونگ : به نگاه کن
ات بازم نگاهش رو از نگاهش دزدید
تهیونگ این دفعه عصبی شد و چونش رو سفت گرفت و به طرفه خودش کرد
تهیونگ : گفتم به من نگاه کن
ات با چشمای اشکی به تهیونگ خیره شد
تهیونگ وقتی چشمای اشکی عشقش رو دید نگران گفت
تهیونگ : چشیده عشقم چرا اون دریای که تویه چشمانت هست موج میزنه
ات با خودش فکر کرد آیا الان وقتشه که باید بهش بگه
ات : تهیونگ میخوام یچیزی بهت بگم
تهیونگ : بگو پرنسسم چیشده
ات تا خواست بگه که یهو جیمین از دور صداش زدن
جیمین : بیاید میخوایم بریم
جونکوک جیمین شوگا از دور بهشون نگاه میکردن و می خندیدن
جونکوک گوشیش رو برداشت و دوربینش رو گرفت روبه اون دونفر و عکس میگرفت
ات وقتی خوشحالی که تویه چشمای همه ست رو دید نخواست خوشحالی شون رو خرابه کنه
«نه الان وقتش نیست نباید بهش بگم »
تهیونگ : پرنسسم چیشده بگو
ات زود خودش رو جمع و جور کرد و دسته تهیونگ رو گرفت و بلند شد
ات : هیچی نشده فقط یکم دلم گرفت
تهیونگ تو چشمای ات زول زد و با جدیت گفت
تهیونگ : داری چیزی رو ازم مخفی میکنی
ات : نه آقای کیم چیزی رو مخفی نمیکنم
تهیونگ : بارون نمیکنم اما بیا بریم
ات خنده مصنوعی کرد و بازوی تهیونگ رو گرفت و به سمته پسرا رفتن
جونکوک : بزنید بریم سمته کلوپ بیلیارد
جیمین : بریم
همه سوار ماشین شدن و حرکت کردن سمته کلوپ بیلیارد
ات تویه ماشین خیلی ساکت بود تا اینکه تهیونگ گفت
تهیونگ : ات یه چیزی شده چرا ازم مخفی میکنی
ات : هیچی نشده
تهیونگ : میدونی که عصبانی میشم اگه چیزیو ازم مخفی کنی
ات خودش رو نزدیک تهیونگ کرد و گونه اش رو بوسید
ات : میدونم عشقه خوشتیپ من
تهیونگ سرعت ماشین رو بیشتر کرد و زودتر از بقیه رسیدن کلوپ
تهیونگ و ات از ماشین پیاده شدن و رفتن داخل کلوپ
ات دور و بر کلوپ رو نگاه میکرد خیلی کلوپه خوشگلی بود
ات : تهیونگ چرا اینجا کسی نیست
تهیونگ : چون اینجا ماله ماست و کسی اجازه نداره بیاد اینجا
ات : آهان کلوپه شخصیه
تهیونگ : بریم بیلیارد بازی کنیم
ات : اما من بلد نیستم
تهیونگ : یادتت میدم
تهیونگ و ات رفتن سمته میز بیلیارد ات چوب بیلیارد رو برداشت تهیونگ اومد دستشو گذاشت رویه دسته ات و خیلی به ات نزدیک شد و چوب رو به سمته توپ ها نشونه گرفت که .......
تهیونگ رفت سمته ات کنارش رویه نمیکت نشست
ات سر اش پایین بود
تهیونگ چونه ات رو گرفت و سر اش رو آورد بالا ات زود نگاهش رو از تهیونگ دزدید
تهیونگ : به نگاه کن
ات بازم نگاهش رو از نگاهش دزدید
تهیونگ این دفعه عصبی شد و چونش رو سفت گرفت و به طرفه خودش کرد
تهیونگ : گفتم به من نگاه کن
ات با چشمای اشکی به تهیونگ خیره شد
تهیونگ وقتی چشمای اشکی عشقش رو دید نگران گفت
تهیونگ : چشیده عشقم چرا اون دریای که تویه چشمانت هست موج میزنه
ات با خودش فکر کرد آیا الان وقتشه که باید بهش بگه
ات : تهیونگ میخوام یچیزی بهت بگم
تهیونگ : بگو پرنسسم چیشده
ات تا خواست بگه که یهو جیمین از دور صداش زدن
جیمین : بیاید میخوایم بریم
جونکوک جیمین شوگا از دور بهشون نگاه میکردن و می خندیدن
جونکوک گوشیش رو برداشت و دوربینش رو گرفت روبه اون دونفر و عکس میگرفت
ات وقتی خوشحالی که تویه چشمای همه ست رو دید نخواست خوشحالی شون رو خرابه کنه
«نه الان وقتش نیست نباید بهش بگم »
تهیونگ : پرنسسم چیشده بگو
ات زود خودش رو جمع و جور کرد و دسته تهیونگ رو گرفت و بلند شد
ات : هیچی نشده فقط یکم دلم گرفت
تهیونگ تو چشمای ات زول زد و با جدیت گفت
تهیونگ : داری چیزی رو ازم مخفی میکنی
ات : نه آقای کیم چیزی رو مخفی نمیکنم
تهیونگ : بارون نمیکنم اما بیا بریم
ات خنده مصنوعی کرد و بازوی تهیونگ رو گرفت و به سمته پسرا رفتن
جونکوک : بزنید بریم سمته کلوپ بیلیارد
جیمین : بریم
همه سوار ماشین شدن و حرکت کردن سمته کلوپ بیلیارد
ات تویه ماشین خیلی ساکت بود تا اینکه تهیونگ گفت
تهیونگ : ات یه چیزی شده چرا ازم مخفی میکنی
ات : هیچی نشده
تهیونگ : میدونی که عصبانی میشم اگه چیزیو ازم مخفی کنی
ات خودش رو نزدیک تهیونگ کرد و گونه اش رو بوسید
ات : میدونم عشقه خوشتیپ من
تهیونگ سرعت ماشین رو بیشتر کرد و زودتر از بقیه رسیدن کلوپ
تهیونگ و ات از ماشین پیاده شدن و رفتن داخل کلوپ
ات دور و بر کلوپ رو نگاه میکرد خیلی کلوپه خوشگلی بود
ات : تهیونگ چرا اینجا کسی نیست
تهیونگ : چون اینجا ماله ماست و کسی اجازه نداره بیاد اینجا
ات : آهان کلوپه شخصیه
تهیونگ : بریم بیلیارد بازی کنیم
ات : اما من بلد نیستم
تهیونگ : یادتت میدم
تهیونگ و ات رفتن سمته میز بیلیارد ات چوب بیلیارد رو برداشت تهیونگ اومد دستشو گذاشت رویه دسته ات و خیلی به ات نزدیک شد و چوب رو به سمته توپ ها نشونه گرفت که .......
۷۶۹
۱۹ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.