پارت¹⁰
ویو یوری
صبح با سر درد بدی بیدار شدم ولی چرا؟
دیدم شوگا کنارم خابیده تاحالا با دقت ب صورت گربه ایش دقت نکرده بودم اروم اروم رفتم و توی بغلش خابیدم خیلی احساس خوبی داره توی بغلش خابیدن ...راستش احساس میکنم دوصش دارم ولی نمتونم بفهمم ک واقعا دوصش دارم یا ن.... داشتم با خودم فک میکردم ک....
-راحتی؟(با حالت خاب الود)
+یااا..ت بیداری؟؟؟
-اوهوم...یوری
+هوم
-دیشب چرا رفتین بار؟!
+رفتیم بار؟با کی؟من رفتم؟؟!!
-عاره...یادت نیس؟
+ن
-فک کن
بعد از چند ثانیه فک کردن همه چی یادم اومد
اوهههه شتتتتتت...رفتن ب بار اونم یواشکی...مست کردن اونم ب شدت...رقصیدن با ی پسر...
اوهههه ایننننن بدههههه .....
همش سرم پایین بود و با صدای اروم و کیوت گفم
+معذرت میخام
-نکن...معذرت خاهی نکن این ک تقصیر ت نیس ت مست شده بودی و نمدونسی داری چکار میکنی
و اومد و منو ب سمت خودش توی بغلش کشید....و بوسه آرومی روی لبام زد
بعد از چند دقیقه رفتم حمام و ی دوش ۵ دیقه ای گرفم...
و بعد رفتم پایین...دخترا سراشون پایین بود و کنار دوص پسراشون بودن
میهی ب حالت رمزی گف "بدبخ شدیم"
بعد از صبحونه ب دخترا گفم بریم حیاط
+چیشد چرا بدبخ شدین
×خب دختره ی احمق فهمیدن
÷وای خداروشکر بغلمون کردن و بهمون دلداری دادن ولی بازم ما بی اجازه رفتیم
×حالا بگو بینم شوگا چی گف ب ت
+هیچی بغلم کردو گف تقصیر ت نبود بعدش
÷×بعدش؟؟؟؟
+هیچی همین دیگه
÷گفتی بعدش! اعتراف کن بدو!!!!
×عاره بگو
+بابا هیچی حواسم نبود گفم بعدش
÷میدونی من ۱۰ ساله با ت دوصم و کاملا میشناسمت و قشنگگگگگ تابلوعه داری دروغ میگی!
+عوففففففف مرضضض...هیچی منو...منو ...اهههههه بابا هیچی ول کنین
÷ت رو بوسید نههههه؟؟؟؟؟
+ودف
×خدایییییییی
+عاره عاره حالا ولم کنیننننننن
با دو ب سمت پایگاه رفم و دخترا اونجا داشتن از خنده ب فاک میرفتن
داشتم میدویدم ک خوردم ب یکی سرمو اوردم بالا و اهههه خداااا خورده بودم ب شوگا :/
+ب...ببخشید
یهو دسمو کشید و ب سمت اتاقمون برد
-بشین رو تخت کارت دارم
+چیکار؟
-بشین ت
نشستم و اونم اومد کنارم
-میخام ی چیزی بگم من بهت پیشنهاد میدم ت دوص دخترم شی و تا روز دوشنبه وقت داری ...دوشنبه روز خاصیه و اگ منفی بری خراب میشه و اگ مثبت بهترین روز عمرم میشه خب من میرم ..
بلند شد ک بره ولی یهو برگشت و ی بوسه اروم روی لپام زدو رف
هییییی چرا تپش قلب گرفممممم...و چرا گف دوشنبه روز خاصیه برم از دخترا بپرسم خاسم از در برم بیرون ک یهو دخترا اومدن و منو حول دادن تو اتاق
×خببببب بگو بینمممم چی چیا گفففف
÷هان عاره بگو
+خودم خاسم بیام بگم ...اهم...بهم درخاس داد و گف دوص دخترش شم گف تا روز دوشنبه وقت داری ...ولی
÷×ولی؟
+ولی گف دوشنبه روز خاصیهههههه
....
شرط برای پارت بعد:۱۵ لایک
صبح با سر درد بدی بیدار شدم ولی چرا؟
دیدم شوگا کنارم خابیده تاحالا با دقت ب صورت گربه ایش دقت نکرده بودم اروم اروم رفتم و توی بغلش خابیدم خیلی احساس خوبی داره توی بغلش خابیدن ...راستش احساس میکنم دوصش دارم ولی نمتونم بفهمم ک واقعا دوصش دارم یا ن.... داشتم با خودم فک میکردم ک....
-راحتی؟(با حالت خاب الود)
+یااا..ت بیداری؟؟؟
-اوهوم...یوری
+هوم
-دیشب چرا رفتین بار؟!
+رفتیم بار؟با کی؟من رفتم؟؟!!
-عاره...یادت نیس؟
+ن
-فک کن
بعد از چند ثانیه فک کردن همه چی یادم اومد
اوهههه شتتتتتت...رفتن ب بار اونم یواشکی...مست کردن اونم ب شدت...رقصیدن با ی پسر...
اوهههه ایننننن بدههههه .....
همش سرم پایین بود و با صدای اروم و کیوت گفم
+معذرت میخام
-نکن...معذرت خاهی نکن این ک تقصیر ت نیس ت مست شده بودی و نمدونسی داری چکار میکنی
و اومد و منو ب سمت خودش توی بغلش کشید....و بوسه آرومی روی لبام زد
بعد از چند دقیقه رفتم حمام و ی دوش ۵ دیقه ای گرفم...
و بعد رفتم پایین...دخترا سراشون پایین بود و کنار دوص پسراشون بودن
میهی ب حالت رمزی گف "بدبخ شدیم"
بعد از صبحونه ب دخترا گفم بریم حیاط
+چیشد چرا بدبخ شدین
×خب دختره ی احمق فهمیدن
÷وای خداروشکر بغلمون کردن و بهمون دلداری دادن ولی بازم ما بی اجازه رفتیم
×حالا بگو بینم شوگا چی گف ب ت
+هیچی بغلم کردو گف تقصیر ت نبود بعدش
÷×بعدش؟؟؟؟
+هیچی همین دیگه
÷گفتی بعدش! اعتراف کن بدو!!!!
×عاره بگو
+بابا هیچی حواسم نبود گفم بعدش
÷میدونی من ۱۰ ساله با ت دوصم و کاملا میشناسمت و قشنگگگگگ تابلوعه داری دروغ میگی!
+عوففففففف مرضضض...هیچی منو...منو ...اهههههه بابا هیچی ول کنین
÷ت رو بوسید نههههه؟؟؟؟؟
+ودف
×خدایییییییی
+عاره عاره حالا ولم کنیننننننن
با دو ب سمت پایگاه رفم و دخترا اونجا داشتن از خنده ب فاک میرفتن
داشتم میدویدم ک خوردم ب یکی سرمو اوردم بالا و اهههه خداااا خورده بودم ب شوگا :/
+ب...ببخشید
یهو دسمو کشید و ب سمت اتاقمون برد
-بشین رو تخت کارت دارم
+چیکار؟
-بشین ت
نشستم و اونم اومد کنارم
-میخام ی چیزی بگم من بهت پیشنهاد میدم ت دوص دخترم شی و تا روز دوشنبه وقت داری ...دوشنبه روز خاصیه و اگ منفی بری خراب میشه و اگ مثبت بهترین روز عمرم میشه خب من میرم ..
بلند شد ک بره ولی یهو برگشت و ی بوسه اروم روی لپام زدو رف
هییییی چرا تپش قلب گرفممممم...و چرا گف دوشنبه روز خاصیه برم از دخترا بپرسم خاسم از در برم بیرون ک یهو دخترا اومدن و منو حول دادن تو اتاق
×خببببب بگو بینمممم چی چیا گفففف
÷هان عاره بگو
+خودم خاسم بیام بگم ...اهم...بهم درخاس داد و گف دوص دخترش شم گف تا روز دوشنبه وقت داری ...ولی
÷×ولی؟
+ولی گف دوشنبه روز خاصیهههههه
....
شرط برای پارت بعد:۱۵ لایک
۱۱.۷k
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.