𝘿𝙞𝙛𝙛𝙞𝙘𝙪𝙡𝙩 𝙡𝙤
Part 3
الکس انقدر ذهنش درگیر بود که اسمارو نشنید و حتی ادمای اونجا رو هم ندید . فقط داشت به حس بدش فکر میکرد و سعی میکرد به خودش انرژی مثبت بده•
(• از تعجب خشکش میزنه ولی با اخم و قیافه خنثی به اقای جئون خیره میشه
خیلیم عالی.
اصلا تحمل اینکه همون جئون ساکورایی باشه که میشناسه رو نداشت
تهیونگ از اون شخص متنفر بود. خیلی زیاد
چشماشو برمیگردونه و با دیدن ساکورای مغرور روی مبل پوزخند میزنه
مثل همیشه خودخواه و لج درار •
میتونیم پرونده هارو بخونیم برای امضا کردن لطفا؟
¢ بله بله بفرمایین بشینین لطفا
به مبلی اشاره میکنه که کوک و ساکورا روش نشستن •
الکس کلا توی هپروت بود. ذهنش خیلی درگیر بود و از پشت تهیونگ بیرون نمیومد•
الکس انقدر ذهنش درگیر بود که اسمارو نشنید و حتی ادمای اونجا رو هم ندید . فقط داشت به حس بدش فکر میکرد و سعی میکرد به خودش انرژی مثبت بده•
(• از تعجب خشکش میزنه ولی با اخم و قیافه خنثی به اقای جئون خیره میشه
خیلیم عالی.
اصلا تحمل اینکه همون جئون ساکورایی باشه که میشناسه رو نداشت
تهیونگ از اون شخص متنفر بود. خیلی زیاد
چشماشو برمیگردونه و با دیدن ساکورای مغرور روی مبل پوزخند میزنه
مثل همیشه خودخواه و لج درار •
میتونیم پرونده هارو بخونیم برای امضا کردن لطفا؟
¢ بله بله بفرمایین بشینین لطفا
به مبلی اشاره میکنه که کوک و ساکورا روش نشستن •
الکس کلا توی هپروت بود. ذهنش خیلی درگیر بود و از پشت تهیونگ بیرون نمیومد•
۷۰۴
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.