پارت ۱۴ اینه اشتباه شد قبلی
از زبان ات:
رفتیم داخل ماشین خیلی سرد بود و همش گریه میکردم ولی بی صدا چون این عوضی دوباره پاچمو میگیره سرمو تکیه دادم به شیشه ماشین و خودم خودمو بغل کرده بودم و آروم اشک میریختم سعی میکردم جلوی هق هقامو بگیرم ولی چجوری جلوی اشکای قلمبه ای که از چشمام میاد رو بگیرم از پنجره یه پسر و دختر رو دیدم که انگار با هم بودن و خیلی همو دوست داشتن پسره دختره رو بغل کرده بود خوش به حالش کاش تهیونگ هم منو آدم حساب میکرد و یکم فقط یکم دوستم داشت 💔😔
از زبان ته
نباید میزدم تو صورتش ای خدا فک کنم واقعا عاشقش شدم که اینقدر به فکرشم حالا چیکار کنم دلشو شکوندم حتما ناراحته نه نه من نمیرم ازش معذرت خواهی کنم من بزرگ ترین مافیای کره برم از یه دختر معذرت خواهی کنم اصلا امکان نداره ولی .....ولی اصلا بیخیال فقط یه معذرت خواهی کوچیک از کسی که عاشقشی که چیزی نیس خودمو بهش نزدیک کردم ولی اون بیشتر خودشو چسپوند به در بغلش کردم خیلی کوچولو و ریزه میزه بود تو بغلم گم شده بود
+...ب....ببخشید ات من نباید میزدمت میشه منو ببخشی
_ا..ارباب من ناراحت نیستم(بغض)
+چرا مگه میشه نباشی وقتی یه نفر اینقدر اذیتت کنه اینقدر بزنت از خانواده و دوستات و درس دانشگات دورت کنه مگه میشه ناراحت نباشی
_دیگه عادت کردم
+اینجوری نگو بیشتر از خودم بدم میاد بزار.... بزار برات جبران کنم کارامو
_میخوای جبران کنی بزار من برم لطفاااا
ازت خواهش میکنم
+اصلا حرفشم نزن ات من ....من تو رو ...خب چیزه...... من دوستت دارم وایی چرا اینقدر گفتنش سخته
_(هنگ کرده)
+ با توئم گفتم دوستت دارم عاشقت شدم ات
_اصلا نمیفهمم دوسم داری ولی الان چون به اسم صدات زدم زدی تو صورتم دوسمداری ولی حتی نمیزاری بغلت کنم(خنده های تلخ)
+دیگه از الان هم میتونی بغلم کنی هر وقت هم که دوست داشتی هر چی که راحت هستی صدام کن من دیگه بهت سخت نمیگیرم چون تو دیگه عشق منی و من عاشقتم
_(سکوت)
دیگه چیزی نگفتیم و رسیدیم عمارت از ماشین پیاده شدیم من اینقدر سردم بود که خیلی سریع دویدم و رفتم داخل و خودمو گرم کردم رفتم تو اتاقم و لباسمو عوض کردم و آرایشمو پاک کردم
رفتیم داخل ماشین خیلی سرد بود و همش گریه میکردم ولی بی صدا چون این عوضی دوباره پاچمو میگیره سرمو تکیه دادم به شیشه ماشین و خودم خودمو بغل کرده بودم و آروم اشک میریختم سعی میکردم جلوی هق هقامو بگیرم ولی چجوری جلوی اشکای قلمبه ای که از چشمام میاد رو بگیرم از پنجره یه پسر و دختر رو دیدم که انگار با هم بودن و خیلی همو دوست داشتن پسره دختره رو بغل کرده بود خوش به حالش کاش تهیونگ هم منو آدم حساب میکرد و یکم فقط یکم دوستم داشت 💔😔
از زبان ته
نباید میزدم تو صورتش ای خدا فک کنم واقعا عاشقش شدم که اینقدر به فکرشم حالا چیکار کنم دلشو شکوندم حتما ناراحته نه نه من نمیرم ازش معذرت خواهی کنم من بزرگ ترین مافیای کره برم از یه دختر معذرت خواهی کنم اصلا امکان نداره ولی .....ولی اصلا بیخیال فقط یه معذرت خواهی کوچیک از کسی که عاشقشی که چیزی نیس خودمو بهش نزدیک کردم ولی اون بیشتر خودشو چسپوند به در بغلش کردم خیلی کوچولو و ریزه میزه بود تو بغلم گم شده بود
+...ب....ببخشید ات من نباید میزدمت میشه منو ببخشی
_ا..ارباب من ناراحت نیستم(بغض)
+چرا مگه میشه نباشی وقتی یه نفر اینقدر اذیتت کنه اینقدر بزنت از خانواده و دوستات و درس دانشگات دورت کنه مگه میشه ناراحت نباشی
_دیگه عادت کردم
+اینجوری نگو بیشتر از خودم بدم میاد بزار.... بزار برات جبران کنم کارامو
_میخوای جبران کنی بزار من برم لطفاااا
ازت خواهش میکنم
+اصلا حرفشم نزن ات من ....من تو رو ...خب چیزه...... من دوستت دارم وایی چرا اینقدر گفتنش سخته
_(هنگ کرده)
+ با توئم گفتم دوستت دارم عاشقت شدم ات
_اصلا نمیفهمم دوسم داری ولی الان چون به اسم صدات زدم زدی تو صورتم دوسمداری ولی حتی نمیزاری بغلت کنم(خنده های تلخ)
+دیگه از الان هم میتونی بغلم کنی هر وقت هم که دوست داشتی هر چی که راحت هستی صدام کن من دیگه بهت سخت نمیگیرم چون تو دیگه عشق منی و من عاشقتم
_(سکوت)
دیگه چیزی نگفتیم و رسیدیم عمارت از ماشین پیاده شدیم من اینقدر سردم بود که خیلی سریع دویدم و رفتم داخل و خودمو گرم کردم رفتم تو اتاقم و لباسمو عوض کردم و آرایشمو پاک کردم
۳۶.۸k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.