scenario
وقتی واسش تکپارتی اسمات میخونی(درخواستی)
نامجون: *فکِش رو منقبض میکنه* ا.ت! تمومش کن.. خیلی چندشه
جین: *گوشاش قرمز میشه* چرا باید همسر من ... همچین مطلبی بخونه؟؟
یونگی:*پوزخند عصبی و صدادار میزنه* آها ... پس وقتی سرت تو گوشیه از این چیزای مسخره میخونی؟؟؟؟*تیکه آخرش رو با داد گفت*
جیهوپ: *با لحن خیلی جدی و محکم حرف میزنه* ا.ت .... تا وقتی از این متن های مسخره دست بر نداری با من حرف نمی زنی ! شد؟
جیمین: * یا اخم نگات میکنه* آها اگه خیلی به اینا علاقه داری اوکی بخون ولی دیگه اسم منو نیار*چند کلمه آخر همراه با عربده*
تهیونگ:* به شدت اعصبانیه و تو میخوای بری سمتش* برات بهتره سمتم نیای کیم ا.ت !! چون اصلا الان تعادل رفتاری ندارم*به شدت جدی*
جونگ کوک: * تقریبا به اواسط فیک رسیده بودی و با دقت بلند بلند میخوندی که کوک چنان عربده ایی زد که تونستی لرزش پنجره هارو ببینی* یا همین الان تمومش میکنی یا دیگه جونگ کوکی تو زندگیت نیست!
گایز 🍫🫀
میدونم بد شد 🦋🍭
ساری🥺🐻
ولی بازم نظر بدید لدفااا🍓🌙
نامجون: *فکِش رو منقبض میکنه* ا.ت! تمومش کن.. خیلی چندشه
جین: *گوشاش قرمز میشه* چرا باید همسر من ... همچین مطلبی بخونه؟؟
یونگی:*پوزخند عصبی و صدادار میزنه* آها ... پس وقتی سرت تو گوشیه از این چیزای مسخره میخونی؟؟؟؟*تیکه آخرش رو با داد گفت*
جیهوپ: *با لحن خیلی جدی و محکم حرف میزنه* ا.ت .... تا وقتی از این متن های مسخره دست بر نداری با من حرف نمی زنی ! شد؟
جیمین: * یا اخم نگات میکنه* آها اگه خیلی به اینا علاقه داری اوکی بخون ولی دیگه اسم منو نیار*چند کلمه آخر همراه با عربده*
تهیونگ:* به شدت اعصبانیه و تو میخوای بری سمتش* برات بهتره سمتم نیای کیم ا.ت !! چون اصلا الان تعادل رفتاری ندارم*به شدت جدی*
جونگ کوک: * تقریبا به اواسط فیک رسیده بودی و با دقت بلند بلند میخوندی که کوک چنان عربده ایی زد که تونستی لرزش پنجره هارو ببینی* یا همین الان تمومش میکنی یا دیگه جونگ کوکی تو زندگیت نیست!
گایز 🍫🫀
میدونم بد شد 🦋🍭
ساری🥺🐻
ولی بازم نظر بدید لدفااا🍓🌙
۱۶.۹k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.