پارت ۳ رو اجباری نوشتمp2
ویو ا.ت
وقتی چشام رو باز کردم دیدم توی یه انباری تاریکم ش رو کردم به جیغ کشیدن اما هیچ کسی نبود گریه میکردم ولی... بعد از چند ساعت بعد چند تا زن اومد (علامت¥ زنها)
¥:پاشو آماده شو زود باش
ا.ت:چ..چرا
¥:پوزخند)برای فروخته شدت
ا.ت :منو آماده کردن وقتی حرکت میکردم میزدن چقدر بی رحم بودن یه لباس خیلی باز بهم دادن پوشیدم که گفتم نه شوک دادن بهم بعد از آماده شد آمپولی به گردنم زدن انگار حرکت بدنمدست خودم نبود بعد پاشدم بردن توی یک سالن که شروع کردن به فروختن دخترا موی بدن سیخ سیخ شده بود
ویو جیمین
برای عمارت باید چند تا برده خرید جکسون رو
فرستادم که چند تا هرزه بگیره واسه ی کار
ویو جکسون
یه دختره ای بود که خیلی خوشگل بود اونرو باید برا جیمین می گرفتم نه نه نه جیمین منو میکشه اونا فقت بردن که معامله اون دختر شروع شد من اون دختر رو به ۳ملیون گرفتم نههههه جیمین دیگه واقعا میکشه منو
وقتی چشام رو باز کردم دیدم توی یه انباری تاریکم ش رو کردم به جیغ کشیدن اما هیچ کسی نبود گریه میکردم ولی... بعد از چند ساعت بعد چند تا زن اومد (علامت¥ زنها)
¥:پاشو آماده شو زود باش
ا.ت:چ..چرا
¥:پوزخند)برای فروخته شدت
ا.ت :منو آماده کردن وقتی حرکت میکردم میزدن چقدر بی رحم بودن یه لباس خیلی باز بهم دادن پوشیدم که گفتم نه شوک دادن بهم بعد از آماده شد آمپولی به گردنم زدن انگار حرکت بدنمدست خودم نبود بعد پاشدم بردن توی یک سالن که شروع کردن به فروختن دخترا موی بدن سیخ سیخ شده بود
ویو جیمین
برای عمارت باید چند تا برده خرید جکسون رو
فرستادم که چند تا هرزه بگیره واسه ی کار
ویو جکسون
یه دختره ای بود که خیلی خوشگل بود اونرو باید برا جیمین می گرفتم نه نه نه جیمین منو میکشه اونا فقت بردن که معامله اون دختر شروع شد من اون دختر رو به ۳ملیون گرفتم نههههه جیمین دیگه واقعا میکشه منو
۵.۲k
۲۷ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.