زندگی رویایی p13
دو ماه بعد:تو این چند وقت با ارمان زیاد حرف میزدم و منو وارد اکیپشون کرد و من هم با همه تقریبا خوب بودم
سه روز قبل تولد:منیجر:سلام خانم ا/ت
ا/ت:سلام اقای منیجر برنامه چه طور پسش میرهه
منیجر:ویلا امادس و تمام غذا ها دو ساعت قبل از رسیدن مهمون ها روی میز ها چیده میشه
ا/ت:ممنون
رفتم سمت اتاق اریا
ا/ت:اریااا حامی و سام کی میان
اریا:یه دو ساعت دیگه میریم فرودگاه
کم و کم اماده شدم
رفتیم سمت فرودگاه و حامی رو دیدم شروع کردم به بغل کردنش
حامی:چه طوریییی چه از نزدیک کیوت تری
ا/ت:
ا/ت: ماشاالله بگو احمق
رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه ما و خوابیدیم تا صبح
صبح بلند شدیم و آماده شدیم برای عکس برداری ها و چالش های باحال رفتیم سمت یه کوه که جنگل هم کنارش بود بعد همه فیلم برداری ها دیدم کوثر داره با یکی حرف میزنه خیلی عجیب بود میگفت اوکی میگرمش اینا گفتم شاید پستی داره و رفتیم ناهار اینا تا شب فقط میخندیدیم ولی خب ماشاالله مگه مهدی میزاشت میگفت نخند زیاد میخواستم بزارمش خوابیدم و فردا صبح بلند شدیم و لباس خوشگل تولد پوشیدم رفتم آرایشگاه خوشگل کردم رفتیم خونه که تولد بود و خیلی خوش گذشت و وقت کادو رسید کوثر آریا بهم گوشی دادن و مهدی دست گل شکلاتی بهترین کادو بود و حامی لباس و سام ساعت و پارسا مامانم کفش ولی تا کادو ها تموم شد
کوثر:ا/ت: یه کادو دیگه هم هست
که از کیفش یه کادو در آورد بچه های اکیپ یه دستبند دادن که اسم همشون روش بود
و پشتش نوشته my bestie
سه روز قبل تولد:منیجر:سلام خانم ا/ت
ا/ت:سلام اقای منیجر برنامه چه طور پسش میرهه
منیجر:ویلا امادس و تمام غذا ها دو ساعت قبل از رسیدن مهمون ها روی میز ها چیده میشه
ا/ت:ممنون
رفتم سمت اتاق اریا
ا/ت:اریااا حامی و سام کی میان
اریا:یه دو ساعت دیگه میریم فرودگاه
کم و کم اماده شدم
رفتیم سمت فرودگاه و حامی رو دیدم شروع کردم به بغل کردنش
حامی:چه طوریییی چه از نزدیک کیوت تری
ا/ت:
ا/ت: ماشاالله بگو احمق
رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه ما و خوابیدیم تا صبح
صبح بلند شدیم و آماده شدیم برای عکس برداری ها و چالش های باحال رفتیم سمت یه کوه که جنگل هم کنارش بود بعد همه فیلم برداری ها دیدم کوثر داره با یکی حرف میزنه خیلی عجیب بود میگفت اوکی میگرمش اینا گفتم شاید پستی داره و رفتیم ناهار اینا تا شب فقط میخندیدیم ولی خب ماشاالله مگه مهدی میزاشت میگفت نخند زیاد میخواستم بزارمش خوابیدم و فردا صبح بلند شدیم و لباس خوشگل تولد پوشیدم رفتم آرایشگاه خوشگل کردم رفتیم خونه که تولد بود و خیلی خوش گذشت و وقت کادو رسید کوثر آریا بهم گوشی دادن و مهدی دست گل شکلاتی بهترین کادو بود و حامی لباس و سام ساعت و پارسا مامانم کفش ولی تا کادو ها تموم شد
کوثر:ا/ت: یه کادو دیگه هم هست
که از کیفش یه کادو در آورد بچه های اکیپ یه دستبند دادن که اسم همشون روش بود
و پشتش نوشته my bestie
۳.۲k
۰۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.