11P
جی کی:همینجا پارک کن،میدونم کجان
یونجون به جی کی خیره میشه..
جی کی:اگر دید زدنت تموم شد از ماشین پیاده شو
یونجون :خداوندگار عالمی از دست این خواهر برادر من اخر هویج میشم
جیمین:پیاده شو دیگه منتظریم
یونجون با عجله از ماشین پیاده شد و به سمت خرابه حرکت کردن..
افرادشون پشت سرشون بودن و اونا جلو..جی کی دستور داد درو بشکونن ..
بادیگارد به سرعت به در ضربه زد که باعث شد از جا کنده شه..(واااا)
صحنه ای که دیدن جالب نبود....ایهان که بزور داشت رز رو میبوسید و چند تا از دکمه های بالایی لباس رز رو باز کرده بود...و از طرف رز هم شیشه ای تو بازوی ایهان بود..که ایهان اینقدر درگیر بود متوجه شکستن در نشد و دستای رز رو با همون بازوی خونیشقفل کرده بود
رز ویو..
صدایی شنیدم ولی نمیدونستم صدای چیه.هرچقدر اون شیشه فاکی رو فشار میدادم ازم جدا نمیشد..نمیدونم چه اتفاقی افتاد ولی ایهان با شتاب ازم جدا شد..منم از نفس تنگی و سرگیجه روی زمین فرود اومدم...کل شکمم و گردنم کبود شده بود بخاطر کتک ها ..
یونجون به جی کی خیره میشه..
جی کی:اگر دید زدنت تموم شد از ماشین پیاده شو
یونجون :خداوندگار عالمی از دست این خواهر برادر من اخر هویج میشم
جیمین:پیاده شو دیگه منتظریم
یونجون با عجله از ماشین پیاده شد و به سمت خرابه حرکت کردن..
افرادشون پشت سرشون بودن و اونا جلو..جی کی دستور داد درو بشکونن ..
بادیگارد به سرعت به در ضربه زد که باعث شد از جا کنده شه..(واااا)
صحنه ای که دیدن جالب نبود....ایهان که بزور داشت رز رو میبوسید و چند تا از دکمه های بالایی لباس رز رو باز کرده بود...و از طرف رز هم شیشه ای تو بازوی ایهان بود..که ایهان اینقدر درگیر بود متوجه شکستن در نشد و دستای رز رو با همون بازوی خونیشقفل کرده بود
رز ویو..
صدایی شنیدم ولی نمیدونستم صدای چیه.هرچقدر اون شیشه فاکی رو فشار میدادم ازم جدا نمیشد..نمیدونم چه اتفاقی افتاد ولی ایهان با شتاب ازم جدا شد..منم از نفس تنگی و سرگیجه روی زمین فرود اومدم...کل شکمم و گردنم کبود شده بود بخاطر کتک ها ..
۱۱.۸k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.