سرنوشت من پارت یک

پارت یک
جیا. سلامممم
کوک سلام سرد
جیا و کوک با عشق ازدواج کردن ولی کوک گولش زده
جیا اژن خانومه کی هستن
کوک دوس دختر من
سومی سلام هر..... زع
جیا با بغض رفت توی اتاقش همه لباساشو جمع کرد به دوستش گفت بیاد قایمکی همه چیرث گذاشت بیرون تا کوک دیدش
کوک کجاااا
سومی ولش یهو جیا وسط حرفش پرید
جیا. میگم دختر اسمت چی بود
سومی. سومی
جیا یه دیقه بیا
سومی اومد فک میکرد الان بهش سیلی میزنه ولی نه
سومی کاری داشتی
جیا اها بیا
حلقه رو در اورد پرت کرد براش
سومی این چیه
جیا شوهرته دیگه بای
کوک. جیا کمی بغض مصنوعی
بورام دختر نکنه نکنه هرچی عشق بوده الکی بوده
جیا اره میگم ته دوسته با کوک
بثراماره چطور
جیا هیچی
وقتی رفتن
کوک الو ته
ته سلام چیشده بی وفا
کوک ببند در گاله رو میگم جیا اونجاعه
ته اره چطور
کوک باهاش کات کردم
ته میخوایش
کوک سوسو
ته حله بای
درخواست طلاق فرستاد و طلاق گرفت
ته مثل مادر شوهر میموند واسه ته
جیا خب مادر شوهر چیکارا میکنه(خنده)
ته هیچی تازه پسزمم اوردم
جیا بورام
بورام جانم
جیا. اون خونه ای که گرفته بودم کسی نمیدونست منو ببر اونجا
بورام باشع
جیا لوکیشن به کسی نمیدی هاااا
بورام باشع
بورام رسیدیم بای جیا
جیا بورام بای
جیا کل وسایل رو چید
جیا چرا چرا چرا ولم کرد مگه چی براش کم گذاشتم اون عاشقم بود یادمه یبا یه چیزی گفت ولی زیاد به دل نگرفتم چی بود به ادما اعتماد نکن بعد من خنگو باشسشش