صبح

صبح

(یونگی ویدیو)

تمومه اتفاق هارو برای دوستم تعریف کردم
*یاااواقعن که،،ولی یونگی نباید بااون دختره این جوری حرف میزدی اون دلیلی اینه ی که تو الان حالت خوبه
+میدونم میدونم کنترلم رو از دست دادم
بهتره برم بیشش من واقعن دوسش دارم
*ی..یونگی...
+چیه چته چرا خشکت زد ،،،،،چی توی گوشیته ها
*به گفته ی تازه ترین خبر ها کیم یجی روانپزشک معروف دیروز تاریخ.......ساعت.....
تصادف کرده و مرده
+چیییی...نه نه دروغه یجی نمیده نههه
*اروم باش
+نه نه امکان ندارهههه
من میرم پیشش

سوار ماشین شدم وبه سمته خونش رفتم اونجا خیلی شلوغ بود وهمه ی افراد سیاه پوشیده بودن
رفتم تو
یه عکس بزرگه یجی که دورشو گل پوشنده بودن اونجا بود
زانو خودم و داد زدم
+نههههه خاهش میکنم نههههه اون نمرده نه اون میاد پیشم یجییی تو حالمو خوب کردی حالا میخای دوباره افسرده شم زور باش بیا هق من بدونه تو میمیرمممم هق هق

کسانی که اونجا بودن یونگی رو گرفته بودن و بردنش بیرون
وختی رفت بیرون بیونگ اونو دید
#توو هی عوضی چطور جرعت کردی بیای اینجا ها
×بیونگ بیا بریم هق
+زور باش بیا منو بزن منو بکشششش
#نگفتی هم اینکارو میردم
بیونگ یونگی رو میزد ولی یونگی هیچ دفاعی نمیکرد انگار میخاست بمیره
×کافیههههه هق هق برو گمشو تو اونو به کشتن دادی یونگی او تورو دوست داشت عاشقت بود میخاست بهت بگه ولی توووو اونو گشتیییی هق هق

*یونگی زود باش بیا بریم

یونگی رو برد

پارت ۲۲