بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
شناخت راجع به اصل مسئله امامت، با شناخت امامان علیهم السلام متفاوت است و معمولاً مردم در سطح قابل قبولی، با ولایت و امامت آشنا هستند؛ وگرنه تشیع باقی نمیماند! هر چند که بیش از شناخت، باور دارند، چنان که از توحید نیز چیز زیادی نمیدانیم، اما از آن مقدار شناختی که برای باور، اعتقاد و ایمان لازم باشد، برخوردار هستیم.
اما شناخت امامان علیهم السلام نیز دو بخش دارد: یکی مقام، جایگاه، شأن و منزلت امام است یعنی همان ولایت و امامت شناسی، در مورد امامی خاص - امام رضا علیه السلام فرمودند: اگر تمامی دانشمندان، ادیبان و ... جمع شوند، حتی یکی از شئون امام را نمی توانند کامل بشناسند و در مورد آن، آنطور که باید سخن بگویند، پس این تلاش باید به صورت مستمر و جدی ادامه یابد - اما دیگری شناخت شخص امام، چون حضرت علی یا امام هادی یا سایر امامان علیهم السلام میباشد که به آن شناخت شناسنامهای گفته میشود، یعنی علم و اطلاع راجع به اصل و نسب، تاریخ تولد، تاریخچهای از زندگی و سیره، تعداد فرزندان، و نیز چگونگی و تاریخ شهادت، محل تولد و محل دفن! البته چنین شناختی، برای کفار یا هر کسی که مطالعات تاریخی نماید نیز میسر میباشد. لذا مهم، شناخت شخص امام، به ولایت و امامت ایشان است؛ وگرنه معاویه لعنة الله علیه نیز امیر المؤمنین علیه السلام را میشناخت و خوب هم میشناخت.
چند عامل مؤثر در میزان شناخت:
الف)- تبلیغات: تبلیغات، به شکل عام و فراگیر و نیز خاص و تخصصیاش، از عوامل بسیار مهم در میزان و چگونگی شناخت میباشد.
شیعیان، امیرالمؤمنین علیه السلام را می شناسند، چون اولین جانشین رسول خدا صلوات الله علیه و آله و بالتبع امام اول شیعیان است؛ لذا از روز غدیر خم تا به امروز، مسئله ولایت و امامت ایشان، مورد مطالعه، تحقیق، کتابت، بحث و گفتگو قرار گرفته است. توجه به خطبه غدیر خم به لحاظ علمی و بزرگداشت عید غدیر به لحاظ تاریخی و حفظ شعائر، همه سبب شناخت بیشتر شده است و البته همزمانی ضرب و شهادت با شبهای قدر نیز بر این شناخت و پیوند افزوده است.
شیعیان، امام حسن و امام حسین علیهما السلام را خوب میشناسند، و البته امام حسین علیه السلام را بیشتر. اگر به سببهای این عمومیت شناخت توجه کنید، معلوم میشود که علت نخست این است که این دو بزرگوار، نوههای عزیز پیامبر و فرزندان علی و فاطمه علیهم السلام بودهاند، و علت دیگرش، نقش ریشهای معاویه لعنة الله علیه در دشمنی و اسلامزدایی و خصومت با این سه امام بزرگوار میباشد و سپس، ماجرای اسفبار، و البته آموزنده و حیاتبخش کربلا و عاشورا.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
شناخت راجع به اصل مسئله امامت، با شناخت امامان علیهم السلام متفاوت است و معمولاً مردم در سطح قابل قبولی، با ولایت و امامت آشنا هستند؛ وگرنه تشیع باقی نمیماند! هر چند که بیش از شناخت، باور دارند، چنان که از توحید نیز چیز زیادی نمیدانیم، اما از آن مقدار شناختی که برای باور، اعتقاد و ایمان لازم باشد، برخوردار هستیم.
اما شناخت امامان علیهم السلام نیز دو بخش دارد: یکی مقام، جایگاه، شأن و منزلت امام است یعنی همان ولایت و امامت شناسی، در مورد امامی خاص - امام رضا علیه السلام فرمودند: اگر تمامی دانشمندان، ادیبان و ... جمع شوند، حتی یکی از شئون امام را نمی توانند کامل بشناسند و در مورد آن، آنطور که باید سخن بگویند، پس این تلاش باید به صورت مستمر و جدی ادامه یابد - اما دیگری شناخت شخص امام، چون حضرت علی یا امام هادی یا سایر امامان علیهم السلام میباشد که به آن شناخت شناسنامهای گفته میشود، یعنی علم و اطلاع راجع به اصل و نسب، تاریخ تولد، تاریخچهای از زندگی و سیره، تعداد فرزندان، و نیز چگونگی و تاریخ شهادت، محل تولد و محل دفن! البته چنین شناختی، برای کفار یا هر کسی که مطالعات تاریخی نماید نیز میسر میباشد. لذا مهم، شناخت شخص امام، به ولایت و امامت ایشان است؛ وگرنه معاویه لعنة الله علیه نیز امیر المؤمنین علیه السلام را میشناخت و خوب هم میشناخت.
چند عامل مؤثر در میزان شناخت:
الف)- تبلیغات: تبلیغات، به شکل عام و فراگیر و نیز خاص و تخصصیاش، از عوامل بسیار مهم در میزان و چگونگی شناخت میباشد.
شیعیان، امیرالمؤمنین علیه السلام را می شناسند، چون اولین جانشین رسول خدا صلوات الله علیه و آله و بالتبع امام اول شیعیان است؛ لذا از روز غدیر خم تا به امروز، مسئله ولایت و امامت ایشان، مورد مطالعه، تحقیق، کتابت، بحث و گفتگو قرار گرفته است. توجه به خطبه غدیر خم به لحاظ علمی و بزرگداشت عید غدیر به لحاظ تاریخی و حفظ شعائر، همه سبب شناخت بیشتر شده است و البته همزمانی ضرب و شهادت با شبهای قدر نیز بر این شناخت و پیوند افزوده است.
شیعیان، امام حسن و امام حسین علیهما السلام را خوب میشناسند، و البته امام حسین علیه السلام را بیشتر. اگر به سببهای این عمومیت شناخت توجه کنید، معلوم میشود که علت نخست این است که این دو بزرگوار، نوههای عزیز پیامبر و فرزندان علی و فاطمه علیهم السلام بودهاند، و علت دیگرش، نقش ریشهای معاویه لعنة الله علیه در دشمنی و اسلامزدایی و خصومت با این سه امام بزرگوار میباشد و سپس، ماجرای اسفبار، و البته آموزنده و حیاتبخش کربلا و عاشورا.(ادامه دارد...)
۳۰۸
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.