یک شبه همچی عوض شد

یک شبه همچی عوض شد
پارت ۵

_فراموش کردی مامانت بزور گذاشت ازدواج کنیم چه برسه به الان که این شایعه پخش شده
+حالا بزار جواب بدم
_باشه ولی قول بده که نری
+بچه شدی تهیونگ نه نمیرم
(مکالمه ا.ت و مامانش)(علامت مامانش= )
+الو
=الو درد گفتم با اون مرتیکه ازدواج نکن دیدی دیدی گفتم الانم بهت خیانت کرده
+مامان اینا همش شایعه اس تهیونگ به من خیانت میکنه
=فردا ظهر بیا خونه(قط کرد)
_چی گفت(نگران)
+هیچی گفت فردا ظهر برم خونه مامانم
_نکنه میخواد طلاق بگیریم نه من دوست دارم
+منم دوست دارم ظهر میرم یک ساعته جواب دادم
-راستی جواب سونوگرافی اومد خواستم سوپرایزت کنم که ریدن بش
+با ادب باش حالا جوابش چی شد؟
_تو بچه داری ا.ت(خوشحالی)
+واقعا(اشک شوق)
واقعا خوشحال شدم ولی من در اصل ۱۵ سالم بود ولی کی اهمیت میده من الان با کسی که دوسش داشتم رسیدم چی میخوام واقعا!
ویو ظهر ا.ت ویو
+سلام مامان
=دخترم طلاق بگیر اون بدرد تو نمی خوره
+مامان من الان حاملم داری مامان بزرگ میشی
=دروغ میگی
+به دخترت اطمینان نداری سونوگرافی هست
=از اولم نباید میزاشتم ازدواج کنی
+مامان به نظرم بهترین کاری که کردی برای من بوده
=دخترم انتخاب با تو هست ولی اگه اذیت شدی بگو من همیشه پشتتم
+تو بهترین مادری که دیدم(بغل کردن هم)
تهیونگ ویو
تقریبا یک ساعت گذشته بود ولی ا.ت نیومد واقعا کاشکی نمیذاش
+سلام
_اومدی چی گفت چی شد نکنه طلاق میخواد نکنه گفته بچه دوست نداره بگو دیگه ا.ت
+نفس بگیر هیچی نگفت
_یعنی تو نمیری
+میخوای برم
_نه من منظورم بود بیا بریم خونه بخوابیم
ا.ت ویو
برای خواب داشتم گوشیم رو چک میکردم که یک پیامک اومد [اگه میخوای..
لایک یادت نره