تظاهر عشق
پسر از پله ها پایین رفت در اتاق پزیرایی باز کرد نگاهش به خواهر بی گناهش داد اما با اینکه میدونست خواهرشم قربانی بوده باز هم صورتشو سرد کرد رفت پیشش
_اینجا چیکار می کنی
با صدای پسر بلند شد و نگاهش به اون داد پسر نگاهی به صورت خواهرش کرد زیر چشمام سیاه شده بود پ لب هاش خشک می تونست حدس بزنه که چند روزی هست غذا نخورده
_بشین ، هانول دوتا قهوه بیار
$ چشم ارباب
روی صندلی رو به روی خواهرش نشست و پاهاش رو روی هم انداخت
_ برای چی اینجای
٪ کای دوباره قمار کرده
_چقدر
٪روی خونمون
_۵۰۰ هزارتا قبلی پس نداده هنوز
٪نمی خواد بدی فقط بیا مامان ببینتت
دسته چکش رو از توی جیبش در اورد ۷۰۰ هزار دلار نوشت و امضای کرد بعد هم گفت
_ بگیر با ۶۰۰ تاش خونه رو پس بگیر و بقیه شم خودت ومامان بخورید و تازه روز همین الان بگیر
٪من مثل تو بودم همون بی مهرهارو دیدم تازه بهمم هم تجاوزم کردن اما یونگی
_بسه
_اینجا چیکار می کنی
با صدای پسر بلند شد و نگاهش به اون داد پسر نگاهی به صورت خواهرش کرد زیر چشمام سیاه شده بود پ لب هاش خشک می تونست حدس بزنه که چند روزی هست غذا نخورده
_بشین ، هانول دوتا قهوه بیار
$ چشم ارباب
روی صندلی رو به روی خواهرش نشست و پاهاش رو روی هم انداخت
_ برای چی اینجای
٪ کای دوباره قمار کرده
_چقدر
٪روی خونمون
_۵۰۰ هزارتا قبلی پس نداده هنوز
٪نمی خواد بدی فقط بیا مامان ببینتت
دسته چکش رو از توی جیبش در اورد ۷۰۰ هزار دلار نوشت و امضای کرد بعد هم گفت
_ بگیر با ۶۰۰ تاش خونه رو پس بگیر و بقیه شم خودت ومامان بخورید و تازه روز همین الان بگیر
٪من مثل تو بودم همون بی مهرهارو دیدم تازه بهمم هم تجاوزم کردن اما یونگی
_بسه
۱.۹k
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.