سلول عشق مافیا 🖤
p2
ته ویو
پوزخند کوچیکی زدم و نگاهی به دختره کردم که خواب بود پس گوشیشو از تو دستش برداشتم و گذاشتم تو کیف کوچیکی که همراهش بود بعد براید استایل بغلش کردم و بردمش سمت ماشینم
و گذاشتمش صندلی عقب
ا.ت ویو
احساس کردم دارم تکون میخورم و در حال حرکتم چشمامو به خوبی باز کردم و متوجه شدم که تو یه ماشینم به اطرافم نگاه کردم و دیدم یه پسری داره رانندگی میکنه و یه موزیک ملو هم پخشه که پسره گفت
+ هی بیدار شدی؟
خودمو به خواب زدم
+ کوچولو خودتو به خواب نزن میدونم بیداری
....... _
+ هی وسایلت دست منه اگه میخوای بهت بدم حرف بزن
_ ودف تو کیی ؟ من کجام؟ منو دزدیدی؟؟؟ داری منو کجا میبری؟؟؟؟ ( آخرشو با جیغ گفت )
+ هی کوچولو آروم تر دارم میبرمت خونه
نشستم رو صندلی ماشین
_ پدسگ تو منو دزدیدی داری کجا میبری منووو چه خونه ایی آخه 😐
+ اوخی کوچولوم ناراحته؟ میریم خودت میفهمی
_ انقد به من نگو کوچولو، کوچولو عمه ته
+ جیغ جیغ
_ عههههه
+ سکوت کن وگرنه سکوتت میکنم خانم کوچولو 😏
یه فکری به سرم زد پس سکوت کردم و شروع کردم به بازیگری و خودمو زدم به ناراحتی یعنی پاهامو جمع کردم و دستام انداختم دور پامو مث بچه ها قهر کردم
+ هی خانوم کوچولو چیزی نمیگی؟
...... _
+ آهای با توام
...... _
+ عه بیبی جواب منو نمیدی اره
_ فاک یو من اصن قهرم
+ اوخی کوچولو قهر نکن دیگه
...... _
+به ددی نگاه کننننن
_بچ
+ میبینم زبونم داری نه؟....
میخواست ادامه بده که گوشیم زنگ خورد
بهش نگاه کردم که گوشیمو برداشت نگاه کرد یونا زنگ زده بود رفیقم
این بی معرفتم یه پوز خند زد و جواب داد
+ الو......
#فیک #بی_تی_اس #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #تهیونگ #مافیایی
ته ویو
پوزخند کوچیکی زدم و نگاهی به دختره کردم که خواب بود پس گوشیشو از تو دستش برداشتم و گذاشتم تو کیف کوچیکی که همراهش بود بعد براید استایل بغلش کردم و بردمش سمت ماشینم
و گذاشتمش صندلی عقب
ا.ت ویو
احساس کردم دارم تکون میخورم و در حال حرکتم چشمامو به خوبی باز کردم و متوجه شدم که تو یه ماشینم به اطرافم نگاه کردم و دیدم یه پسری داره رانندگی میکنه و یه موزیک ملو هم پخشه که پسره گفت
+ هی بیدار شدی؟
خودمو به خواب زدم
+ کوچولو خودتو به خواب نزن میدونم بیداری
....... _
+ هی وسایلت دست منه اگه میخوای بهت بدم حرف بزن
_ ودف تو کیی ؟ من کجام؟ منو دزدیدی؟؟؟ داری منو کجا میبری؟؟؟؟ ( آخرشو با جیغ گفت )
+ هی کوچولو آروم تر دارم میبرمت خونه
نشستم رو صندلی ماشین
_ پدسگ تو منو دزدیدی داری کجا میبری منووو چه خونه ایی آخه 😐
+ اوخی کوچولوم ناراحته؟ میریم خودت میفهمی
_ انقد به من نگو کوچولو، کوچولو عمه ته
+ جیغ جیغ
_ عههههه
+ سکوت کن وگرنه سکوتت میکنم خانم کوچولو 😏
یه فکری به سرم زد پس سکوت کردم و شروع کردم به بازیگری و خودمو زدم به ناراحتی یعنی پاهامو جمع کردم و دستام انداختم دور پامو مث بچه ها قهر کردم
+ هی خانوم کوچولو چیزی نمیگی؟
...... _
+ آهای با توام
...... _
+ عه بیبی جواب منو نمیدی اره
_ فاک یو من اصن قهرم
+ اوخی کوچولو قهر نکن دیگه
...... _
+به ددی نگاه کننننن
_بچ
+ میبینم زبونم داری نه؟....
میخواست ادامه بده که گوشیم زنگ خورد
بهش نگاه کردم که گوشیمو برداشت نگاه کرد یونا زنگ زده بود رفیقم
این بی معرفتم یه پوز خند زد و جواب داد
+ الو......
#فیک #بی_تی_اس #فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #تهیونگ #مافیایی
۵.۷k
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.