الـمـاسـ سـیـاهـ و سـفـیـد پـارتـ⁹🤍🖤
الـمـاسـ سـیـاهـ و سـفـیـد پـارتـ⁹🤍🖤
مین هو جلوی در بود انگار پسر خوبیه ولی نباید زود بهش اعتماد کنم تصمیم گرفتم که برم جلو در
یونا. مین هو بودی نه؟
مین هو. بله خانم
یونا. به من بگو یونا
مین هو. چشم یونا
یونا. چرا من اینجا هستم
مین هو. چون آقا از شما خوشش میاد
یونا. برام کلا توضیح بده
مین هو. وقتی یونگی و جان کوک اومدن اینجا ظاهرا فقیر بودن
یونا. کدومشون فقیر بود
مین هو. جان کوک و یونگی و من دوست خیلی قدیمی هستیم از همون اولش با هم دوست بودیم
یونا. خب
مین هو. یونگی فقد جان کوک رو همراهی کرده بود ولی خودشم مافیا شد بعد چند سال گذشت که مافیا های کره شمالی حمله کردن به ما و تیر اندازی شد و جان کوک دقیقا ¹¹ تا گلوله خورد ولی نک تیر انداز ماهر ما یعنی همون جان کوک تونست با همون وضع با بد بختی نسل اونارو منقرض کنه
و مارو از شر اونها رها کرد
ولی داستان تو از جایی شروع شد که تو سن ¹⁵ سالگیت پیدات کردن و تست دادی خوانندگی قبول شدی و کوک هم چون تورو دیده و عاشقت شده بود بخاطر تو تست داد و قبول شد و قضیه پرورشگاهی بودنت هم میدونه قلب جان کوک سیاه شده فقط با اعضا و من خوب رفتار میکنه
یونا. دادشم از عشق حان کوک خبر داشت
مین هو. اره و خیلی بهش گفت کع اعتراف کنه ولی جان کوک نتونست
یه شخصی. مین هو
مین هو. من باید برم بعدا میبینمت
یونا. این و گفتو رفت یعنی خرگوش کوچولوی من از ¹⁵ سالگیم عاشقم بوده روی تختم بودم که یهو یادم افتاد جلوی در یه مانیتور از کوک بود رفتم جلوی مانیتور
مین هو. این مانیتور برای هر مافیاست
یونا. یاااااااا چته ترسونیدم بزار یکم کنسرت کوک رو ببینم
چند مین بعد
بسته دیگه برای روز های دیگه هم باشه
هوففف دلمو به یادگاری و این مانیتور خوش کردم
دستبند و ساعت و انگشتر کوک رو انداختم کجایییی
مین هو جلوی در بود انگار پسر خوبیه ولی نباید زود بهش اعتماد کنم تصمیم گرفتم که برم جلو در
یونا. مین هو بودی نه؟
مین هو. بله خانم
یونا. به من بگو یونا
مین هو. چشم یونا
یونا. چرا من اینجا هستم
مین هو. چون آقا از شما خوشش میاد
یونا. برام کلا توضیح بده
مین هو. وقتی یونگی و جان کوک اومدن اینجا ظاهرا فقیر بودن
یونا. کدومشون فقیر بود
مین هو. جان کوک و یونگی و من دوست خیلی قدیمی هستیم از همون اولش با هم دوست بودیم
یونا. خب
مین هو. یونگی فقد جان کوک رو همراهی کرده بود ولی خودشم مافیا شد بعد چند سال گذشت که مافیا های کره شمالی حمله کردن به ما و تیر اندازی شد و جان کوک دقیقا ¹¹ تا گلوله خورد ولی نک تیر انداز ماهر ما یعنی همون جان کوک تونست با همون وضع با بد بختی نسل اونارو منقرض کنه
و مارو از شر اونها رها کرد
ولی داستان تو از جایی شروع شد که تو سن ¹⁵ سالگیت پیدات کردن و تست دادی خوانندگی قبول شدی و کوک هم چون تورو دیده و عاشقت شده بود بخاطر تو تست داد و قبول شد و قضیه پرورشگاهی بودنت هم میدونه قلب جان کوک سیاه شده فقط با اعضا و من خوب رفتار میکنه
یونا. دادشم از عشق حان کوک خبر داشت
مین هو. اره و خیلی بهش گفت کع اعتراف کنه ولی جان کوک نتونست
یه شخصی. مین هو
مین هو. من باید برم بعدا میبینمت
یونا. این و گفتو رفت یعنی خرگوش کوچولوی من از ¹⁵ سالگیم عاشقم بوده روی تختم بودم که یهو یادم افتاد جلوی در یه مانیتور از کوک بود رفتم جلوی مانیتور
مین هو. این مانیتور برای هر مافیاست
یونا. یاااااااا چته ترسونیدم بزار یکم کنسرت کوک رو ببینم
چند مین بعد
بسته دیگه برای روز های دیگه هم باشه
هوففف دلمو به یادگاری و این مانیتور خوش کردم
دستبند و ساعت و انگشتر کوک رو انداختم کجایییی
۱۷.۳k
۰۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.