MY LIFE
MY LIFE
PART 1
دل تو دلت نیست که بری کنسرت
اونم با کیییییییییییی؟
پوکر خانوم!
چقد خوبه یه خواهر آرمی داشه باشیییییی
ا/ت=یاااااااا چا او چا او یکم خوشحال باش داریم میری کنسرته پسرااااا
چا او=من فقط دارم مام چون اگه نمیومدم مامان پدرم و درمیاورد
ا/ت=مامان پدرم و درمیاورد😣😂
چا او=هوی ادام و درنیار
زبون در میاری
انقد ذوق داشتی که سره جات وای نمیستادیی
ا/ت=oh my my my oh my my my
چا او=باز شروع شد...😒
ا/ت=ذوق داشته باشششش داریم میریم دیداره پسرای بنگتن....!...light it up like a daynamite
میرسیم کنسرت و شروع میشه و همینطوری باهاشون میخونم ولی چا او کاملا پوکر نشسته بود
ما ردیفه جلو بودیم برای همین میشد دسته اعضا رو گرفت
من دستم و بردم جلو نامجون دستم گرفت که یهو تهیونگ نگاهاش روم قفل شده بود
من نگاش کردم و براش بوس فرستادم
تهیونگ نیشخند زد و رفت پیشه پسرا
ا/ت=دیدییییییی!؟...نگام کرددددددد
چا او=کاملا خنثی و پوکر
از زبونه تهیونگ
تهیونگ=پسرا...اون دختره رو...
نامجون=همونی که دستش و گرفتم؟
تهیونگ=یس...خیلی کیوته...
جین=نه بابا؟...عاشقه فن شدی؟
تهیونگ=کی گفتم عاشق شدم؟...برام بوس فرستاد...
کوک رو فاضه کرمیش بود
میکروفون و برداشت همه اینا رو دونه به دونه گفت جلوی دوربین و آرمیا
کوک=اهم اهم...آرمی!..انگاری تهته عروسشو انتخاب کرده!...بینه شماهاس!
کله آرمیا جیغ کشیدن
کوک=نمیگم کیه شیطونی نکن آرمی!😂
تهیونگ=کووووووووووووووووووووک!
کوک=کوفت😂
از زبونه من
ا/ت=واییییی چا او نگاشون کننننن
چا او=میگم...تهته...خیلی قشنگه
ا/ت=بله بله!
تهیونگ اومد نزدیکت و دستش و اورد جلوت
تا اومدی دستش و بگیری...
خب کیوتیااا حتما تو کامنتا نظر و بگین و لایک!❤
PART 1
دل تو دلت نیست که بری کنسرت
اونم با کیییییییییییی؟
پوکر خانوم!
چقد خوبه یه خواهر آرمی داشه باشیییییی
ا/ت=یاااااااا چا او چا او یکم خوشحال باش داریم میری کنسرته پسرااااا
چا او=من فقط دارم مام چون اگه نمیومدم مامان پدرم و درمیاورد
ا/ت=مامان پدرم و درمیاورد😣😂
چا او=هوی ادام و درنیار
زبون در میاری
انقد ذوق داشتی که سره جات وای نمیستادیی
ا/ت=oh my my my oh my my my
چا او=باز شروع شد...😒
ا/ت=ذوق داشته باشششش داریم میریم دیداره پسرای بنگتن....!...light it up like a daynamite
میرسیم کنسرت و شروع میشه و همینطوری باهاشون میخونم ولی چا او کاملا پوکر نشسته بود
ما ردیفه جلو بودیم برای همین میشد دسته اعضا رو گرفت
من دستم و بردم جلو نامجون دستم گرفت که یهو تهیونگ نگاهاش روم قفل شده بود
من نگاش کردم و براش بوس فرستادم
تهیونگ نیشخند زد و رفت پیشه پسرا
ا/ت=دیدییییییی!؟...نگام کرددددددد
چا او=کاملا خنثی و پوکر
از زبونه تهیونگ
تهیونگ=پسرا...اون دختره رو...
نامجون=همونی که دستش و گرفتم؟
تهیونگ=یس...خیلی کیوته...
جین=نه بابا؟...عاشقه فن شدی؟
تهیونگ=کی گفتم عاشق شدم؟...برام بوس فرستاد...
کوک رو فاضه کرمیش بود
میکروفون و برداشت همه اینا رو دونه به دونه گفت جلوی دوربین و آرمیا
کوک=اهم اهم...آرمی!..انگاری تهته عروسشو انتخاب کرده!...بینه شماهاس!
کله آرمیا جیغ کشیدن
کوک=نمیگم کیه شیطونی نکن آرمی!😂
تهیونگ=کووووووووووووووووووووک!
کوک=کوفت😂
از زبونه من
ا/ت=واییییی چا او نگاشون کننننن
چا او=میگم...تهته...خیلی قشنگه
ا/ت=بله بله!
تهیونگ اومد نزدیکت و دستش و اورد جلوت
تا اومدی دستش و بگیری...
خب کیوتیااا حتما تو کامنتا نظر و بگین و لایک!❤
۱۹.۵k
۰۸ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.