مدرسه ی پولدارا پارت هفتم
•/•/•/•/ part7 •/•/•/•/
از دستشویی اومدم بیرون... که کسی رو دیدم که فکرشم نمیکردم... فلیکس یعنی اکسم دم در بود... بهش محل ندادم و تا خواستم برم مچ دستمو گرفت
ات: دیگه سره راهم سبز نشو فلیکس:(دوتا دستاشو کنار گوشه ات گذاشت و به دیوار چسبوندش) اگه حرف بزنی یا گریه کنی دردناکتر میشه ات: کمک کمکم کنین(جیغ) فلیکس:(پوزخند) هه فکر کردی همه میان دنبالت... حتی فکرشم نکن
جیمین: بچه ها من میرم دستشویی تهیونگ: باشه برو
ویو جیمین: داشتم میرفتم دستشویی که انگار دونفر داشتن باهم دعوا میکردن... چه صداش اشناست... رفتم پشت مردی که داشت یکی رو خفه میکرد... و مرد برگشت سمتم
فلیکس: چیه جن دیدی؟ جیمین: با اجازتون بله فلیکس: بچه یا مثل ادم میری یا خودم پرتت میکنم به جایی که تعلق داری؟.. جیمین: اولا اینکه هیچکس جرعت نداشته بهم بگه بچه... و کسی هم حق نداشته به اموال من دست بزنه فلیکس: ها... اموالت؟ جیمین: اره(دست ات رو میگیره) من دوست پسرشم فلیکس: واقعا(کاغذی که تو دستش هست رو مچاله میکنه) ات تو بگو اون دوست پسرته؟ ات:(یک نگاه به جیمین) اره ماهم رو دوست داریم
ویو ات: داشتم با فلیکس دعوا میکردم که اون پسره رو دیدم... چرا اومده بود به کمکه من؟... یا چرا گفته من دوست دخترشم؟... با عقل جور در نمیاد...
ا/ن: ببخشید خانوم خانوم: بله بفرمایید ا/ن: این قیمتش چنده؟ خانوم: یک میلیون هشتصد ا/ن: ببخشیدا مگه اینجا سره گردنه است که امقدر پول میگیرین(یهو لباس میره زیر پاش و پاره میشه) خانوم: پولش؟ جونگ کوک: یک لحظه من برم تهیونگ...(پول و میندازه توی صورتشون) اینم پولش... بقیشم نوش جونتون ا/ن: ممنون جونگ کوک: ممنون نباش... چون یکی طلبت کردم ا/ن: باشه(خنده)
جیمین: بیبی تو برو من حسابشو میرسم(چشمک) ات: اهااا... باشه جیمین: چقدر میخوای که دیگه مزاحمش نشی فلیکس: نمیدونم اون دختر چی داره که عاشقش شدی... حالا از پسش بر میای زیاده ها جیمین: اره بر میام
ویو جیمین: میخواست بگه که چقدر میخواد... که یکی اومد وسط حرفش......
بنظرتون این دیگه کیه؟
از دستشویی اومدم بیرون... که کسی رو دیدم که فکرشم نمیکردم... فلیکس یعنی اکسم دم در بود... بهش محل ندادم و تا خواستم برم مچ دستمو گرفت
ات: دیگه سره راهم سبز نشو فلیکس:(دوتا دستاشو کنار گوشه ات گذاشت و به دیوار چسبوندش) اگه حرف بزنی یا گریه کنی دردناکتر میشه ات: کمک کمکم کنین(جیغ) فلیکس:(پوزخند) هه فکر کردی همه میان دنبالت... حتی فکرشم نکن
جیمین: بچه ها من میرم دستشویی تهیونگ: باشه برو
ویو جیمین: داشتم میرفتم دستشویی که انگار دونفر داشتن باهم دعوا میکردن... چه صداش اشناست... رفتم پشت مردی که داشت یکی رو خفه میکرد... و مرد برگشت سمتم
فلیکس: چیه جن دیدی؟ جیمین: با اجازتون بله فلیکس: بچه یا مثل ادم میری یا خودم پرتت میکنم به جایی که تعلق داری؟.. جیمین: اولا اینکه هیچکس جرعت نداشته بهم بگه بچه... و کسی هم حق نداشته به اموال من دست بزنه فلیکس: ها... اموالت؟ جیمین: اره(دست ات رو میگیره) من دوست پسرشم فلیکس: واقعا(کاغذی که تو دستش هست رو مچاله میکنه) ات تو بگو اون دوست پسرته؟ ات:(یک نگاه به جیمین) اره ماهم رو دوست داریم
ویو ات: داشتم با فلیکس دعوا میکردم که اون پسره رو دیدم... چرا اومده بود به کمکه من؟... یا چرا گفته من دوست دخترشم؟... با عقل جور در نمیاد...
ا/ن: ببخشید خانوم خانوم: بله بفرمایید ا/ن: این قیمتش چنده؟ خانوم: یک میلیون هشتصد ا/ن: ببخشیدا مگه اینجا سره گردنه است که امقدر پول میگیرین(یهو لباس میره زیر پاش و پاره میشه) خانوم: پولش؟ جونگ کوک: یک لحظه من برم تهیونگ...(پول و میندازه توی صورتشون) اینم پولش... بقیشم نوش جونتون ا/ن: ممنون جونگ کوک: ممنون نباش... چون یکی طلبت کردم ا/ن: باشه(خنده)
جیمین: بیبی تو برو من حسابشو میرسم(چشمک) ات: اهااا... باشه جیمین: چقدر میخوای که دیگه مزاحمش نشی فلیکس: نمیدونم اون دختر چی داره که عاشقش شدی... حالا از پسش بر میای زیاده ها جیمین: اره بر میام
ویو جیمین: میخواست بگه که چقدر میخواد... که یکی اومد وسط حرفش......
بنظرتون این دیگه کیه؟
۱.۱k
۰۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.