ستاره خاموش شده پارت9❤️✨️🍷
تهیونگ اومد بیرون زنگ به باباش بزنه یهو دید
لونا بی جون روی آب شناور شده
تهیونگ:لوناااااا لونااااا خوبی
پرید تو آب لونا رو آورد بیرون.
تهیونگ: لونا لطفا بیدارشوووو نباید بمیری
هرچی ماساژ قلبی داد هیچی نشد
تهیونگ: لونا ببخشید ولی باید تنفس مصنوعی بهت بدم
تهیونگ لباشو روی لبای لونا میذاشت هی تکرار کرد
لونا اب از دهنش اومد بیرون
لونا: سرفه میکرد
لونا: چرا زودتر نیومدی نجاتم بدی 😭لونا همش گریه میکرد
تهیونگ خشکش زده بود
یهو اعضا فهمیدن جیمین اومد لونا رو محکم بغل کرد
جیمین: ترسیدم که بمیری :)
جونگکوک لونا رو بغل کرد
نامجون براش پتو آورد......
یونگی عقب وایساده بود ولی خیلی نگرانش شده بود:)
جونگکوک لونا رو بغل کرد برد جلوی بخاری
لونا آروم خوابش برد
جیمین جونگکوک نامجون جیهوپ جین یونگی رفتن داروخانه آپارتمان دارو بگیرن
تهیونگ : لونا خیلی ترسیدم بمیری فکر نمیکردم انقد برام انقد مهم باشی
لونا که خواب بود تهیونگ یواش گونه اش رو بوسید
اعضا برگشتن..
جیمین دستشو گذاشت روی پیشونی لونا
جیمین: تب داری لونا
لونا: اشکال نداره خسته ای برو بخواب:)
لوناخوابش برد
جیمین تا صبح مواظب لونا بود تا تبش بیاد پایین
جیمین پیشونی لونا رو بوسید
همون لحظه جونگکوک دید ...... ولی رفت خوابید
صبح شد
جیمین : لونا میای بریم غذا بخوریم رستوران
نامجون: لونا بیا بریم کتابخونه .....
جین: لونا بیا بریم آرایشگاه...
جیهوپ : لونا بریم باهم دنس جدیدمو نشونت بدم
جونگکوک: لونا میای بریم ورزشگاه:)
یونگی : لونا بریم باهم خرید
تهیونگ: لونا بریم دیدن بابا بزرگ
لونا گیج شده بود نمیدونست با کدوم بره
انگار همه اعضا عاشق لونا شده بودن♡♡
تو بودی با کدوم اعضا کجا میرفتی:)؟...
لونا بی جون روی آب شناور شده
تهیونگ:لوناااااا لونااااا خوبی
پرید تو آب لونا رو آورد بیرون.
تهیونگ: لونا لطفا بیدارشوووو نباید بمیری
هرچی ماساژ قلبی داد هیچی نشد
تهیونگ: لونا ببخشید ولی باید تنفس مصنوعی بهت بدم
تهیونگ لباشو روی لبای لونا میذاشت هی تکرار کرد
لونا اب از دهنش اومد بیرون
لونا: سرفه میکرد
لونا: چرا زودتر نیومدی نجاتم بدی 😭لونا همش گریه میکرد
تهیونگ خشکش زده بود
یهو اعضا فهمیدن جیمین اومد لونا رو محکم بغل کرد
جیمین: ترسیدم که بمیری :)
جونگکوک لونا رو بغل کرد
نامجون براش پتو آورد......
یونگی عقب وایساده بود ولی خیلی نگرانش شده بود:)
جونگکوک لونا رو بغل کرد برد جلوی بخاری
لونا آروم خوابش برد
جیمین جونگکوک نامجون جیهوپ جین یونگی رفتن داروخانه آپارتمان دارو بگیرن
تهیونگ : لونا خیلی ترسیدم بمیری فکر نمیکردم انقد برام انقد مهم باشی
لونا که خواب بود تهیونگ یواش گونه اش رو بوسید
اعضا برگشتن..
جیمین دستشو گذاشت روی پیشونی لونا
جیمین: تب داری لونا
لونا: اشکال نداره خسته ای برو بخواب:)
لوناخوابش برد
جیمین تا صبح مواظب لونا بود تا تبش بیاد پایین
جیمین پیشونی لونا رو بوسید
همون لحظه جونگکوک دید ...... ولی رفت خوابید
صبح شد
جیمین : لونا میای بریم غذا بخوریم رستوران
نامجون: لونا بیا بریم کتابخونه .....
جین: لونا بیا بریم آرایشگاه...
جیهوپ : لونا بریم باهم دنس جدیدمو نشونت بدم
جونگکوک: لونا میای بریم ورزشگاه:)
یونگی : لونا بریم باهم خرید
تهیونگ: لونا بریم دیدن بابا بزرگ
لونا گیج شده بود نمیدونست با کدوم بره
انگار همه اعضا عاشق لونا شده بودن♡♡
تو بودی با کدوم اعضا کجا میرفتی:)؟...
۸.۶k
۲۹ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.