قسمت دو پارت 74 فقط خواهر رو برادر بودیم .
ات: نه چانی بیا اینجا .
چان: بله
ات: ادکلن بخریم؟
چان: باشه عسلم
ات: مرسییی.
چان: میخواستم تمامیه پسرایی که به ات نگاه میکنن رو جر بدم .
ات: چانی
چان: بله عسلم
ات: من یکم خسته شدم نظرت چیه یکم بشینیم ؟
چان: اوکی
خانم گلفروش: پسر جوون نمیخوای به دوست دخترت گل بخری؟
ات: دوست دختر؟
چان: ببخشید خواهرمه .
خانم گلفروش: ولی نگاه های تو یه چیز دیگه ای میگن .
چان: خب اعااامم اوکی درسته خواهرمه ولی خب چاره ای نیست .
خانم گلفروش: چند تا شاخه میخوای بهش بدی؟
چان: همشو .
خانم گلفروش : باشه
ات: چاننننن خیلی مممنون
خانم گلفروش: امیدوارم همیشه عاشق هم بمونید .
ات: مرسی
چان: خب ات خانم چیکار کنیم؟
ات: خوابم میاد بریم خونه .
(( بریم پیش لینو همون مینهو))
لینو: بعد ات حوصله ام سر رفته بود تصمیم گرفتم به دوست پسر سابقم زنگ بزنم .
هان: بالاخره از منم یاد کردی ددی سابق!
لینو: مگه میشه تورو از یاد برد؟
هان: کجایی؟
لینو: لندن .
هان: عه منم مدیر عامل یکی از شرکت های پدربزرگم تو لندن شدم .
لینو: عه تبریک میگم
هان: میخوای همو ببینیم؟
لینو: اوکی لوکیشن بفرست .
هان: خودم میام دنبالت .
لینو: اوکی لوکیشن رو الان میفرستم . قطع کردم با خودم داشتم سوال پرسی میکردم که ایا این یه چیز خوبیه که دارم میکنم؟ همه افکارم رو گذاشتم کنار و پاشدم لباسام عوض کردم یه پیراهن سیاه با شلوار سیاه مث همیشه از عطر مورد علاقه هان استفاده کردم .
فلش بک
هان: لی مینهو شی میشه یکم حرف بزنیم ؟
لینو: اوکی
هان: راستش من روی تو بدجوری کراش زدم .
لینو: خب .
هان: خب خیلی عاشقتم !
لینو: داشتم میرفت که دستشو کشیدم و تقریا افتاد بغلم .
هان: ببخشید .
لینو: دوسم داری؟
هان: بیش از حد
لینو: چرا دوسم داری؟
هان: دلیلی برای دوست داشتنت ندارم .
لینو: فاصله مون رو کم کردم و تقریبا 5 سانت با لباش فاصله داشتم .
هان: قبولم میکنی؟
لینو: اوهوم لبام رو گذاشتم رو لباش خیلی نرم و شیرین بود مک های خیلی قدرتمند از لباش گرفتم .
هان: این یعنی چی؟
لینو: یعنی اینکه قبولت میکنم
هان: خیلی دوست دارم .
لینو: منم . خودم بدجوری دوسش داشتم
زمان حال
لینو: شب های زیادی باهم بودیم ، بخاطر مامانم و ات ازش جدا شدم اونم فقط موقتی ، لقبی که از اول بهش دادم رو تو مغزم رفرش کردم تا بهش بگم رفتم پایین و بعد 5 دیقه یه ماشین سفید جلوی پام توقف کرد .
هان: احیانا شما لی مینهو شی و یا بهتره بگم ددی سابق!
چان: بله
ات: ادکلن بخریم؟
چان: باشه عسلم
ات: مرسییی.
چان: میخواستم تمامیه پسرایی که به ات نگاه میکنن رو جر بدم .
ات: چانی
چان: بله عسلم
ات: من یکم خسته شدم نظرت چیه یکم بشینیم ؟
چان: اوکی
خانم گلفروش: پسر جوون نمیخوای به دوست دخترت گل بخری؟
ات: دوست دختر؟
چان: ببخشید خواهرمه .
خانم گلفروش: ولی نگاه های تو یه چیز دیگه ای میگن .
چان: خب اعااامم اوکی درسته خواهرمه ولی خب چاره ای نیست .
خانم گلفروش: چند تا شاخه میخوای بهش بدی؟
چان: همشو .
خانم گلفروش : باشه
ات: چاننننن خیلی مممنون
خانم گلفروش: امیدوارم همیشه عاشق هم بمونید .
ات: مرسی
چان: خب ات خانم چیکار کنیم؟
ات: خوابم میاد بریم خونه .
(( بریم پیش لینو همون مینهو))
لینو: بعد ات حوصله ام سر رفته بود تصمیم گرفتم به دوست پسر سابقم زنگ بزنم .
هان: بالاخره از منم یاد کردی ددی سابق!
لینو: مگه میشه تورو از یاد برد؟
هان: کجایی؟
لینو: لندن .
هان: عه منم مدیر عامل یکی از شرکت های پدربزرگم تو لندن شدم .
لینو: عه تبریک میگم
هان: میخوای همو ببینیم؟
لینو: اوکی لوکیشن بفرست .
هان: خودم میام دنبالت .
لینو: اوکی لوکیشن رو الان میفرستم . قطع کردم با خودم داشتم سوال پرسی میکردم که ایا این یه چیز خوبیه که دارم میکنم؟ همه افکارم رو گذاشتم کنار و پاشدم لباسام عوض کردم یه پیراهن سیاه با شلوار سیاه مث همیشه از عطر مورد علاقه هان استفاده کردم .
فلش بک
هان: لی مینهو شی میشه یکم حرف بزنیم ؟
لینو: اوکی
هان: راستش من روی تو بدجوری کراش زدم .
لینو: خب .
هان: خب خیلی عاشقتم !
لینو: داشتم میرفت که دستشو کشیدم و تقریا افتاد بغلم .
هان: ببخشید .
لینو: دوسم داری؟
هان: بیش از حد
لینو: چرا دوسم داری؟
هان: دلیلی برای دوست داشتنت ندارم .
لینو: فاصله مون رو کم کردم و تقریبا 5 سانت با لباش فاصله داشتم .
هان: قبولم میکنی؟
لینو: اوهوم لبام رو گذاشتم رو لباش خیلی نرم و شیرین بود مک های خیلی قدرتمند از لباش گرفتم .
هان: این یعنی چی؟
لینو: یعنی اینکه قبولت میکنم
هان: خیلی دوست دارم .
لینو: منم . خودم بدجوری دوسش داشتم
زمان حال
لینو: شب های زیادی باهم بودیم ، بخاطر مامانم و ات ازش جدا شدم اونم فقط موقتی ، لقبی که از اول بهش دادم رو تو مغزم رفرش کردم تا بهش بگم رفتم پایین و بعد 5 دیقه یه ماشین سفید جلوی پام توقف کرد .
هان: احیانا شما لی مینهو شی و یا بهتره بگم ددی سابق!
۸.۰k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.