خیانت. (پارت. ۱۲)

#خیانت
پارت 12
صبحونه خوردیم و بعد جونگکوک همونطور که بهم قول داده بود منو برد به جایی که همیشه تیر اندازی تمرین میکنه ،نزدیک دوساعت باهام تمرین کرد که کامل و حرفه ای تیر اندازی رو یاد گرفتم و
تهیونگ:جونکوکا ممنونم مرسیییی(خیلی کیوت)
جونگکوک:آخ قربونت بشم وظیفه م بود
تهیونگ:جونکوکا یک سوال
جونگکوک:بپرس
تهیونگ:تو چطور میتونی در حین اینکه خیلی خفنی خیلی کیوت هم باشی?
جونگکوک:خب من همیشه سعی میکنم کیوت نباشم ولی بدون کنترل پیش کسایی که خیلی دوسشون دارم کیوت میشم
تهیونگ:یعنی منو خیلی دوست داری?
جونگکوک:ارع دیگه .تهیونگ
تهیونگ:بلع?
جونگکوک:میای بریم بیرون?
تهیونگ:ارع کجا بریم?
جونگکوک:هر جا که تو بگی
تهیونگ:میشه بریم شهر بازی?
جونگکوک: ارع بریم،من حاظرم تو هم برو لباس بپوش بیا
تهیونگ:باش الان میرم همینجا بمون تا برگردم
جونگکوک:باشه زود بیا
تهیونگ:با صدایی که از دور میومد گفت
الان میام منتظر بمون
ادامه دارد...
اینم پارت دوازه لایک و کامت هم بزارید که خوب بود یا نه 🫰🩷🧡😅