استاد ماهر(دکتر قلب من)🥺❤🫂 part 𖣘𖣘①𖣘𖣘
جینهو:/
بی حوصله نشسته بودم و داشتم به چرت و پرت های معلم زبان گوش میدادم ، اخه کی زبان دوست داره؟زبان به چه دردی میخوره؟
من با این سنم اومدم کلاس زبان ، بابام میگه لازمه ،میگم بابا جون من در حد کارم بلدم ولی هیچی به هیچی کاری هم نمیتونم بکنم اگه نرم بابام نمیزاره ادامه تحصیل بدم
من ی رزیدنت ساده هستم توی بیمارستانی که پدرم مدیرشه
بابام میگه تو باید با تلاش خودت بالا بیای نه اینکه چون من مدیر این بیمارستانم سریع بیای بالا و همه ازت حساب ببره
..
معلم: ?Miss Kim, are you paying attention
(خانم کیم دقت میکنی؟)
جینهو: .. Yes, I am aware
(بله حواسم هست)
معلم: Is it good
(خوبه)
...بعد کلاس...
واییییی خوبه این کلاس لامصب تموم شد و از این مخمصه نجات پیدا کردم ..
الان دیگه باید میرفتم بیمارستان اگه دیرتر میرسیدم استاد کلمو میکند
ایی ایی ایی از این استادای رو مخ خیلی بدم میاد از شانس بد منم ی استاد خنگول گیرم اومده و هی سرم غر میزنه
اونم از من فقط ۵ سال بزرگ تره و همراه داداشم با جهشی بالا اومدن و شده استادم
بابامم خیلی از اون استاد رو مخ خوشش میاد
داداش خنگ منم که دوستشه ، اه اه اه خوشم نمیاد بعضی وقتا میاد خونمو ن و با داداشم سر و کله میزنن
..
توی همین فکرا بودم که دیدم رسیدم ..
از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل بیمارستان، به ساعت نگاه کردم هوفففففف خوبه ۱۰ دقیقه زود رسیدم رفتم اتاق و لباسمو عوض کنم تا رسیدم بلههه
ته:کجا بودین تا الان؟
جینهو:اولاً سلام ،دوما ببخشید که کلاس زبان بودم
ته:خب بدو برو الان شوگا میاد
جینهو:تو چی؟
ته:من عمل دارم باید برم کاری نداری؟
جینهو:ن ندارم برو ،موفق باشی
ته:ممنون *رفت*
منم سریع لباسمو عوض کردمو رفتم ..
....
بی حوصله نشسته بودم و داشتم به چرت و پرت های معلم زبان گوش میدادم ، اخه کی زبان دوست داره؟زبان به چه دردی میخوره؟
من با این سنم اومدم کلاس زبان ، بابام میگه لازمه ،میگم بابا جون من در حد کارم بلدم ولی هیچی به هیچی کاری هم نمیتونم بکنم اگه نرم بابام نمیزاره ادامه تحصیل بدم
من ی رزیدنت ساده هستم توی بیمارستانی که پدرم مدیرشه
بابام میگه تو باید با تلاش خودت بالا بیای نه اینکه چون من مدیر این بیمارستانم سریع بیای بالا و همه ازت حساب ببره
..
معلم: ?Miss Kim, are you paying attention
(خانم کیم دقت میکنی؟)
جینهو: .. Yes, I am aware
(بله حواسم هست)
معلم: Is it good
(خوبه)
...بعد کلاس...
واییییی خوبه این کلاس لامصب تموم شد و از این مخمصه نجات پیدا کردم ..
الان دیگه باید میرفتم بیمارستان اگه دیرتر میرسیدم استاد کلمو میکند
ایی ایی ایی از این استادای رو مخ خیلی بدم میاد از شانس بد منم ی استاد خنگول گیرم اومده و هی سرم غر میزنه
اونم از من فقط ۵ سال بزرگ تره و همراه داداشم با جهشی بالا اومدن و شده استادم
بابامم خیلی از اون استاد رو مخ خوشش میاد
داداش خنگ منم که دوستشه ، اه اه اه خوشم نمیاد بعضی وقتا میاد خونمو ن و با داداشم سر و کله میزنن
..
توی همین فکرا بودم که دیدم رسیدم ..
از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل بیمارستان، به ساعت نگاه کردم هوفففففف خوبه ۱۰ دقیقه زود رسیدم رفتم اتاق و لباسمو عوض کنم تا رسیدم بلههه
ته:کجا بودین تا الان؟
جینهو:اولاً سلام ،دوما ببخشید که کلاس زبان بودم
ته:خب بدو برو الان شوگا میاد
جینهو:تو چی؟
ته:من عمل دارم باید برم کاری نداری؟
جینهو:ن ندارم برو ،موفق باشی
ته:ممنون *رفت*
منم سریع لباسمو عوض کردمو رفتم ..
....
۴۹.۴k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.