غـریـبــه مـن ───※ ·❆· ※───
ا/ت چشماش درشت میشه وای
کوک قیافه ا/ت و میبینه و میفهمه تعجب کرده و گیج شده شاید نباید اینکارو میکرد
+نظرت....حست درموردمون چیه؟
+یعنی در مورد من....امیدوارم تغییر نکرده باشه
_..............
+من متوجه شدم که دوس..
_نه نگو
+چی
_میشه لطفا بهم وقت بدی انقد یهویی....نمیتونم
پا میشه و کوک رو بیرون میکنه و در و میبنده
+یعنی چی......چرا اینجوری کرد
کوک کل شب چشم رو هم نزاشت همش داشت فکر میکرد و وقتی یاد بوسه ش میفتاد لبخند بزرگی رو صورتش پیدا میشد
ا/ت:
آخه مگه میشه ای بابا...ای بابا
چی بگم چه گوهی بخورم
من نمیدونستم چیکار کنم بلاخره چی بگم بهش اگه باهاش رو به رو شم ازم چیزی بپرسه وای
ولی خب وقتی منو بوسید حس خیلی عجیبی داشتم تا الان تجربش نکرده بودم واییییییی انگار ذوق کردم ولی چرا؟
با بوسه یه نفر گند زده بشه به کل روزت دعوا و کتک کاری شه ولی با بوسه یه نفر دیگه ذوق کنی و نتونی فراموشش کنی
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
وقتی از اتاق اومدم بیرون همون لحظه جونگکوک هم از اتاق اومد بیرون چند لحظه هیچ صدایی نبود و فقط بهم نگاه کردیم ولی بهتره خودم بگم
_امم...خب من
+اگه اذیت میشی مجبور نیستی بگی
_نه من فکر کردم فهمیدم راست میگفتی...
جونگ کوک خوشحال میشه
_راست میگفتی...ما خیلی باهم فرق داریم....تو خیلی از من بزرگتری...نمیتونیم باهم باشیم.....................من اشتباه میکردم ولی میتونیم فراموشش کنیم همه چیزو
ا/ت وقتی میبینه لبخند کوک محو میشه یاد خودش میوفته وقتی جونگکوک بدون هیچ نگرانی راحت دلشو میشکوند و با خودش میگه شاید منم باید یکم مثل خودش باشم
_اینا یه مشت احساسات بچگونه س فراموشش میکنی
#فیک #جونگکوک #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
ببخشید مرده بودم زنده شدم واسه شما پارت بزارم بعد مردنم رو در کنارش ادامه بدم
کوک قیافه ا/ت و میبینه و میفهمه تعجب کرده و گیج شده شاید نباید اینکارو میکرد
+نظرت....حست درموردمون چیه؟
+یعنی در مورد من....امیدوارم تغییر نکرده باشه
_..............
+من متوجه شدم که دوس..
_نه نگو
+چی
_میشه لطفا بهم وقت بدی انقد یهویی....نمیتونم
پا میشه و کوک رو بیرون میکنه و در و میبنده
+یعنی چی......چرا اینجوری کرد
کوک کل شب چشم رو هم نزاشت همش داشت فکر میکرد و وقتی یاد بوسه ش میفتاد لبخند بزرگی رو صورتش پیدا میشد
ا/ت:
آخه مگه میشه ای بابا...ای بابا
چی بگم چه گوهی بخورم
من نمیدونستم چیکار کنم بلاخره چی بگم بهش اگه باهاش رو به رو شم ازم چیزی بپرسه وای
ولی خب وقتی منو بوسید حس خیلی عجیبی داشتم تا الان تجربش نکرده بودم واییییییی انگار ذوق کردم ولی چرا؟
با بوسه یه نفر گند زده بشه به کل روزت دعوا و کتک کاری شه ولی با بوسه یه نفر دیگه ذوق کنی و نتونی فراموشش کنی
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
وقتی از اتاق اومدم بیرون همون لحظه جونگکوک هم از اتاق اومد بیرون چند لحظه هیچ صدایی نبود و فقط بهم نگاه کردیم ولی بهتره خودم بگم
_امم...خب من
+اگه اذیت میشی مجبور نیستی بگی
_نه من فکر کردم فهمیدم راست میگفتی...
جونگ کوک خوشحال میشه
_راست میگفتی...ما خیلی باهم فرق داریم....تو خیلی از من بزرگتری...نمیتونیم باهم باشیم.....................من اشتباه میکردم ولی میتونیم فراموشش کنیم همه چیزو
ا/ت وقتی میبینه لبخند کوک محو میشه یاد خودش میوفته وقتی جونگکوک بدون هیچ نگرانی راحت دلشو میشکوند و با خودش میگه شاید منم باید یکم مثل خودش باشم
_اینا یه مشت احساسات بچگونه س فراموشش میکنی
#فیک #جونگکوک #بی_تی_اس #کیپاپ #آرمی #بنگتن
#BTS #BTS_ARMY #Jungkook #K_pop #BANGTAN #ARMY #Bangtan
ببخشید مرده بودم زنده شدم واسه شما پارت بزارم بعد مردنم رو در کنارش ادامه بدم
۲۸.۸k
۰۲ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.