Brown sugar : شکر قهوه ای
Brown sugar : شکر قهوه ای
Part۱۱۲
رفتیم فرودگاه وسوار هواپیما شدیم منو میکائل کنار هم ملیحه سعید هم کنار هم
میکائل:اگه دوست نداری پیشم بشینی برم پیش سعید ملیحه بیاد جات
شیرین:فرقی نداره برام چون مهم نیستی برام
(میکائل)
وقتی اینجوری باهام حرف میزد قلبم درد میکرد ولی حقم بود منم زیاد شیرین اذیت کردم
شیرین همنجور خوابش برد که یکدفعه سرشو گذاشت رو شونم لبخندی زدم سرشو بوسیدیم
(ملیحه)
من پیش سعید نشستم ذوق میزدم ولی نگران شیرین بودم که نشسته بودیم دیدم شیرین خوابش برد و سرشو گذاشت روی شونه میکائل و میکائل سر شیرین بوسید
ملیحه:سعید سعید
سعید:جانم؟
ملیحه:میکائل سر شیرین رو بوسید
سعید:خب؟
ملیحه:گوه خورد
سعید:ع ملیحه جان
ملیحه:بخدا حوصله چص ناله هاشو ندارم اه
(۲۰۲۴)
(سعید)
ادرس خونه ارزو رو پیدا کرده بودم تهران زندگی میکرد و میخواستم برم
سعید: ادرس خونه ارزو پیدا کردم میرم که باهاش حرف بزنم
ملیحه: منم میام(باحالت کیوت)
سعید: کجای بیایی تو؟
ملیحه: من ترو تنها جای اون دختره خراب نفرستم که باز توهم گول میزنه
سعید: اخه فدات شم هزارتا از اون دختر هم بیاین من ترو میبینم فدات شم
ملیحه: میام پس
سعید: اخههه اینقدررر تو نازی مگه میشه بهت نه گفت
با ملیحه راه افتادیم به طرف تهران که بعد یک ساعت رسیدیم رفتیم خونه ارزو که زنگ زدیم
ارزو:بله؟
سعید:ارزو منم سعید دروا کن
ارزو:سعید؟هااا بیا تو
در زد که دست ملیحه گرفتم طبقه پنجم بود اسانسور هم نداشت و چون ملیحه باردار بود براید استایل بغلش کردم و بردمش بالا
ملیحه:کمرت درد میگیره سنگینم
سعید:اشکال نداره تو اذیت نشی
رسیدیم به دم در خونشون که زنگ زدیم و در وا کرد دیدیم که..........
حالم خوب نبود که نبودم ببخشید
Part۱۱۲
رفتیم فرودگاه وسوار هواپیما شدیم منو میکائل کنار هم ملیحه سعید هم کنار هم
میکائل:اگه دوست نداری پیشم بشینی برم پیش سعید ملیحه بیاد جات
شیرین:فرقی نداره برام چون مهم نیستی برام
(میکائل)
وقتی اینجوری باهام حرف میزد قلبم درد میکرد ولی حقم بود منم زیاد شیرین اذیت کردم
شیرین همنجور خوابش برد که یکدفعه سرشو گذاشت رو شونم لبخندی زدم سرشو بوسیدیم
(ملیحه)
من پیش سعید نشستم ذوق میزدم ولی نگران شیرین بودم که نشسته بودیم دیدم شیرین خوابش برد و سرشو گذاشت روی شونه میکائل و میکائل سر شیرین بوسید
ملیحه:سعید سعید
سعید:جانم؟
ملیحه:میکائل سر شیرین رو بوسید
سعید:خب؟
ملیحه:گوه خورد
سعید:ع ملیحه جان
ملیحه:بخدا حوصله چص ناله هاشو ندارم اه
(۲۰۲۴)
(سعید)
ادرس خونه ارزو رو پیدا کرده بودم تهران زندگی میکرد و میخواستم برم
سعید: ادرس خونه ارزو پیدا کردم میرم که باهاش حرف بزنم
ملیحه: منم میام(باحالت کیوت)
سعید: کجای بیایی تو؟
ملیحه: من ترو تنها جای اون دختره خراب نفرستم که باز توهم گول میزنه
سعید: اخه فدات شم هزارتا از اون دختر هم بیاین من ترو میبینم فدات شم
ملیحه: میام پس
سعید: اخههه اینقدررر تو نازی مگه میشه بهت نه گفت
با ملیحه راه افتادیم به طرف تهران که بعد یک ساعت رسیدیم رفتیم خونه ارزو که زنگ زدیم
ارزو:بله؟
سعید:ارزو منم سعید دروا کن
ارزو:سعید؟هااا بیا تو
در زد که دست ملیحه گرفتم طبقه پنجم بود اسانسور هم نداشت و چون ملیحه باردار بود براید استایل بغلش کردم و بردمش بالا
ملیحه:کمرت درد میگیره سنگینم
سعید:اشکال نداره تو اذیت نشی
رسیدیم به دم در خونشون که زنگ زدیم و در وا کرد دیدیم که..........
حالم خوب نبود که نبودم ببخشید
۱.۴k
۱۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.