رویای من . پارت 14
* پرش زمانی به فردا *
( کوک )
با صدای ورود کسی بیدار شدم
چشام رو باز کردم
دکتر بود
سریع از جام بلند شدم و تعظیمی کردم
این سوک خواب بود
دکتر : سلام . خانم مین در چه حالن؟
کوک: سلام . خوبن میتونن حرف بزنند فقط الان خواب هستند
دکتر: چه خوب . پرستار الان براشون غذا میاره . لطفا بگید بخورن و خوردند من رو صدا کنید تا حالشون رو ببینم و اگه نیازی بود مرخص شن
کوک: بله ؛ مرسی
دوباره تعظیمی کردم و دکتر رفت
کوک : یاااا ایننن سووک بلند شووو میخوان برات غذا بیارن باید بخوری ( با حالت اروم و خوابالو )
بعد از چند مین پرستار اومد و غذا رو اورد
ازش گرفتم و تشکر کردم
کوک: این سوووک بلند شوو دیگه
این سوک: اههه باشههه 5 دقیقه دیگه ( تیپیکال مادرا و بچه های ایرانی 😔 )
کوک: بلند شوو باید غذا بخوری
این سوک: اهههههه چقد گیر میدیییی بلند شدممم
( این سوک )
بلند شدم دیدم برام نودل اوردن
این سوک: نووودل؟؟ اینجا نوودل به بیمارا میدن ؟؟
کوک: ی سوال تو واقعا کجا بزرگ شدی؟
این سوک: بوسان
کوک : *ضربه ای به کلم زدم *
هیششش باشهه غذاتو بخوور
نودل رو دادم بهش
کوک: میتونی بخوری؟
این سوک: فلج که نیستم
کوک: باشه
خوردنش تموم شد
بعد از چند مین رفتم بیرون و دکتر رو صدا زدم
اومد و حال این سوک رو پرسید و معاینه اش کرد
دکتر: خب خانم مین کاملا خوب هستند . میتونند مرخص بشند
کوک: چشم دکتر .
دکتر: شما میتونید با ما بیاید و هزینه هارو پرداخت کنید
کوک: چشم بریم لطفا
این سوک: کوووک . چند لحظه اقای دکتر من باید هزینه هارو پرداخت کنم
کوک : * رفتم پیش این سوک * تو که پول نداری بزار من پرداخت میکنم
این سوک: دارم . یا جمع میکنم یا قسطی می دم یا وام میگیرم خودم میدم پولشو
کوک: تا تو انجام بدی ول کن هزینش چیزی نیست
کوک : اقای دکتر بریم
کپی ممنوع❌
( کوک )
با صدای ورود کسی بیدار شدم
چشام رو باز کردم
دکتر بود
سریع از جام بلند شدم و تعظیمی کردم
این سوک خواب بود
دکتر : سلام . خانم مین در چه حالن؟
کوک: سلام . خوبن میتونن حرف بزنند فقط الان خواب هستند
دکتر: چه خوب . پرستار الان براشون غذا میاره . لطفا بگید بخورن و خوردند من رو صدا کنید تا حالشون رو ببینم و اگه نیازی بود مرخص شن
کوک: بله ؛ مرسی
دوباره تعظیمی کردم و دکتر رفت
کوک : یاااا ایننن سووک بلند شووو میخوان برات غذا بیارن باید بخوری ( با حالت اروم و خوابالو )
بعد از چند مین پرستار اومد و غذا رو اورد
ازش گرفتم و تشکر کردم
کوک: این سوووک بلند شوو دیگه
این سوک: اههه باشههه 5 دقیقه دیگه ( تیپیکال مادرا و بچه های ایرانی 😔 )
کوک: بلند شوو باید غذا بخوری
این سوک: اهههههه چقد گیر میدیییی بلند شدممم
( این سوک )
بلند شدم دیدم برام نودل اوردن
این سوک: نووودل؟؟ اینجا نوودل به بیمارا میدن ؟؟
کوک: ی سوال تو واقعا کجا بزرگ شدی؟
این سوک: بوسان
کوک : *ضربه ای به کلم زدم *
هیششش باشهه غذاتو بخوور
نودل رو دادم بهش
کوک: میتونی بخوری؟
این سوک: فلج که نیستم
کوک: باشه
خوردنش تموم شد
بعد از چند مین رفتم بیرون و دکتر رو صدا زدم
اومد و حال این سوک رو پرسید و معاینه اش کرد
دکتر: خب خانم مین کاملا خوب هستند . میتونند مرخص بشند
کوک: چشم دکتر .
دکتر: شما میتونید با ما بیاید و هزینه هارو پرداخت کنید
کوک: چشم بریم لطفا
این سوک: کوووک . چند لحظه اقای دکتر من باید هزینه هارو پرداخت کنم
کوک : * رفتم پیش این سوک * تو که پول نداری بزار من پرداخت میکنم
این سوک: دارم . یا جمع میکنم یا قسطی می دم یا وام میگیرم خودم میدم پولشو
کوک: تا تو انجام بدی ول کن هزینش چیزی نیست
کوک : اقای دکتر بریم
کپی ممنوع❌
۱۰.۲k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.