^ لذت انتقام ^ (part 7 )
^ لذت انتقام ^ ( 7 port )
ات : من میخوام تلافی کنم
تا آخرش باهام هستی؟
هوسوک : بله خانم
ات : ممنون
ات: خب اول اینجا رو مرتب میکنیم .
* شروع به تمیز کاری*
^ پایان تمیز کاری^
ات : خب تمام اطلاعات اون رو می خوام هم خودش و هم خانوادش .
~ سه روز بعد ~
هوسوک : خانم اطلاعاتی که می خواستید رو آوردم .( اطلاعاتش همونایی بود که اول تو معرفی اشخاص گذاشتم )
ات : پس فقط یک دونت پسر داره . یعنی یک دونه وارث ، پس خیلی پسر براش مهمه نه؟
هوسوک : بله خانم
ات: تو رو دیده پس نمیتونی بری پیشش.
هوسوک : برای پیدا کردن ویژگی های اخلاقیش؟
ات: اره
هوسوک : بله منو خیلی دیده
ات :......( بچمون در فکر فرو رفته )
* ویو ات
پس من چطوری بفهمم پسره چه جور اخلاقایی داره. گوشم زنگ خورد هانول بود یک دفعه به ذهنم خورد که هانول رو بفرستم پیش پسره .
ات: الو هانول جونم .
هانول : الو کجایی دختره سه روز خونه نیومدی
ات : یک لوکیشن برات میفرستم پاشو سریع بیا اینجا.
هانول: چی شده
ات : .....
ادامه دارد......
ات : من میخوام تلافی کنم
تا آخرش باهام هستی؟
هوسوک : بله خانم
ات : ممنون
ات: خب اول اینجا رو مرتب میکنیم .
* شروع به تمیز کاری*
^ پایان تمیز کاری^
ات : خب تمام اطلاعات اون رو می خوام هم خودش و هم خانوادش .
~ سه روز بعد ~
هوسوک : خانم اطلاعاتی که می خواستید رو آوردم .( اطلاعاتش همونایی بود که اول تو معرفی اشخاص گذاشتم )
ات : پس فقط یک دونت پسر داره . یعنی یک دونه وارث ، پس خیلی پسر براش مهمه نه؟
هوسوک : بله خانم
ات: تو رو دیده پس نمیتونی بری پیشش.
هوسوک : برای پیدا کردن ویژگی های اخلاقیش؟
ات: اره
هوسوک : بله منو خیلی دیده
ات :......( بچمون در فکر فرو رفته )
* ویو ات
پس من چطوری بفهمم پسره چه جور اخلاقایی داره. گوشم زنگ خورد هانول بود یک دفعه به ذهنم خورد که هانول رو بفرستم پیش پسره .
ات: الو هانول جونم .
هانول : الو کجایی دختره سه روز خونه نیومدی
ات : یک لوکیشن برات میفرستم پاشو سریع بیا اینجا.
هانول: چی شده
ات : .....
ادامه دارد......
۴.۶k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.