اصولاً احساس امنیت و عدم آن برداشت و امری ذهنی است که ریش
اصولاً احساس امنیت و عدم آن برداشت و امری ذهنی است که ریشه در معتقدات و باورهای اخلاقی و فرهنگی دارد و اینگونه است که خود برتر بین های نظام جهانی صهیونیزم در دستور کارشان به زیردستانشان القای نا امیدی و نداشتن امنیت و عزت نفس و خودتحقیری را همواره خواهانند
نمونه بارزش هم همون زندانی که آمریکا برای کره ایی ها داشت و زندان مرگ بود بستر بحران سازی آنهم مجازی یکی از بارزترین دستور کاری اپوزیسیون به زیردستان بی جیره مواجبست
اگر جمعیت تشکیلدهنده یک کشور نسبت به ارزشهای حیاتی مانند تمامیت ارضی و رژیم سیاسی احساس تعلق کرده و در احیاء و ارتقای هویت ملی بکوشند، انسجام اجتماعی وجود دارد. اما اگر گروههای مختلف جامعه،(القای خودتحقیری از طرف اربابان بنوکران بی جیره مواجب) اطمینان خاطر خود نسبت به سلامت جامعه را از دست بدهند و با تکیه بر وجوه تمایز مذهبی، دینی و قومی، در مشروعیت ارزشهای حیاتی تردید کنند، آنگاه نظام اجتماعی جامعه از هم گسیخته میشود و زمینه برای جنگ داخلی، مداخله خارجی، بی اعتمادی و امنیتی شدن مسائل عادی مهیا میشود.واژة «امنیت» به مفهوم رفع تهدیدات خطر، ترس و تردید و احساس ایمنی و آرامش تعریف مبهمی می باشد که بیشتر مناسب سطح فردی است و علاوه بر این امنیت و احساس امنیت، دو مقولة در هم تنیده، ولی جدا از هم هستند، چرا که ممکن است امنیت در واقعیت وجود داشته باشد، اما بنا به دلائلی(خودتحقیری در ابعاد گوناگون بدستور کار اربابان به نوکران بی جیره مواجب) احساس امنیت وجود نداشته باشد و یا بالعکس، احساس امنیت باشد ولیکن، امنیت واقعی وجود نداشته باشد(حقیقت جامعه غرب) و فرد در معرض بسیاری از تهدیدات ناشناخته باشد.نسبی بودن امنیت یک اصلست و در دنیای امروزی دستیابی به امنیت مطلق غیر ممکن است،
نمونه بارزش هم همون زندانی که آمریکا برای کره ایی ها داشت و زندان مرگ بود بستر بحران سازی آنهم مجازی یکی از بارزترین دستور کاری اپوزیسیون به زیردستان بی جیره مواجبست
اگر جمعیت تشکیلدهنده یک کشور نسبت به ارزشهای حیاتی مانند تمامیت ارضی و رژیم سیاسی احساس تعلق کرده و در احیاء و ارتقای هویت ملی بکوشند، انسجام اجتماعی وجود دارد. اما اگر گروههای مختلف جامعه،(القای خودتحقیری از طرف اربابان بنوکران بی جیره مواجب) اطمینان خاطر خود نسبت به سلامت جامعه را از دست بدهند و با تکیه بر وجوه تمایز مذهبی، دینی و قومی، در مشروعیت ارزشهای حیاتی تردید کنند، آنگاه نظام اجتماعی جامعه از هم گسیخته میشود و زمینه برای جنگ داخلی، مداخله خارجی، بی اعتمادی و امنیتی شدن مسائل عادی مهیا میشود.واژة «امنیت» به مفهوم رفع تهدیدات خطر، ترس و تردید و احساس ایمنی و آرامش تعریف مبهمی می باشد که بیشتر مناسب سطح فردی است و علاوه بر این امنیت و احساس امنیت، دو مقولة در هم تنیده، ولی جدا از هم هستند، چرا که ممکن است امنیت در واقعیت وجود داشته باشد، اما بنا به دلائلی(خودتحقیری در ابعاد گوناگون بدستور کار اربابان به نوکران بی جیره مواجب) احساس امنیت وجود نداشته باشد و یا بالعکس، احساس امنیت باشد ولیکن، امنیت واقعی وجود نداشته باشد(حقیقت جامعه غرب) و فرد در معرض بسیاری از تهدیدات ناشناخته باشد.نسبی بودن امنیت یک اصلست و در دنیای امروزی دستیابی به امنیت مطلق غیر ممکن است،
۲.۹k
۱۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.