وقتی میشینی رو...
بیکار بودی و نشسته بودی
سونگمین و فلیکس که با ذوق دارن با دسته بازی میکنن نگاه میکردی
_ارههههه من بردممممم داد*
=نه نههه حتما تقلب کردیی یه دست دیگه بازی کنیم
_به هرحال که من باز میبرم
=ببینیم
_ولی هرکی که باخت باید بره بستنی بگیره
=اوکی خدارو چه دیدی شاید باختی
همینجوری داشتن بازی میکردن
حصلت سر رفت
برای همین رفتی تو اشپزخونه
یهویی با فکری که به ذهنت اومد لبخندی زدی و رفتی سرجات نشستی و نقشه می کشیدی که یهویی با صدای فلیکس از فکرات بیرون اومدی و نگاه تو به شون دادی
_ارههه باز من بردمممم
=ای خدا تو این بازی هم شانس نیاوردیم همش جی وای پی میرینه به شانس من با اون صدای خروسیش
_ول خروس اعظم کن برو فعلا بستنی بگیر
با رفتن سونگمین به بیرون
لبخندی زدی همون جور که میخواستی داشت پیش میرفت با رفتن سونگمین تو و فلیکس تنها شده بودید...
فلیکس تلویزیون رو روشن کرد وبا هیجان سریال شیطان من رو نگاه میکرد
با صحنه کیس ذوقی کرد...
تصمیم گرفتی که نقشه ات رو انجام بدی
*فلیکس
_بله چیزی شده؟
*نظرت چیه ماهم انجامش بدیم؟
بلند شدی و رفتی روی دی. کش نشستی
ناله ای ارومی کرد
دستتو روی گردنش حلقه کردی
و خودتون رو انداختین رو مبل
فلیکس لبشو لیسی زد و با صدای دیپش تو گوشت زمزمه کرد...
_بیبی اگه دلت برای ناله هات تنگ شده میتونم کاری کنم که تا ۹ ماه پریود نشی
سونگمین و فلیکس که با ذوق دارن با دسته بازی میکنن نگاه میکردی
_ارههههه من بردممممم داد*
=نه نههه حتما تقلب کردیی یه دست دیگه بازی کنیم
_به هرحال که من باز میبرم
=ببینیم
_ولی هرکی که باخت باید بره بستنی بگیره
=اوکی خدارو چه دیدی شاید باختی
همینجوری داشتن بازی میکردن
حصلت سر رفت
برای همین رفتی تو اشپزخونه
یهویی با فکری که به ذهنت اومد لبخندی زدی و رفتی سرجات نشستی و نقشه می کشیدی که یهویی با صدای فلیکس از فکرات بیرون اومدی و نگاه تو به شون دادی
_ارههه باز من بردمممم
=ای خدا تو این بازی هم شانس نیاوردیم همش جی وای پی میرینه به شانس من با اون صدای خروسیش
_ول خروس اعظم کن برو فعلا بستنی بگیر
با رفتن سونگمین به بیرون
لبخندی زدی همون جور که میخواستی داشت پیش میرفت با رفتن سونگمین تو و فلیکس تنها شده بودید...
فلیکس تلویزیون رو روشن کرد وبا هیجان سریال شیطان من رو نگاه میکرد
با صحنه کیس ذوقی کرد...
تصمیم گرفتی که نقشه ات رو انجام بدی
*فلیکس
_بله چیزی شده؟
*نظرت چیه ماهم انجامش بدیم؟
بلند شدی و رفتی روی دی. کش نشستی
ناله ای ارومی کرد
دستتو روی گردنش حلقه کردی
و خودتون رو انداختین رو مبل
فلیکس لبشو لیسی زد و با صدای دیپش تو گوشت زمزمه کرد...
_بیبی اگه دلت برای ناله هات تنگ شده میتونم کاری کنم که تا ۹ ماه پریود نشی
۲۹۱
۱۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.