یادتونه وقتی نامجون گفت: ساعت چهار صبح، وقتی خسته و کلافه
یادتونه وقتی نامجون گفت: ساعت چهار صبح، وقتی خسته و کلافه ای، توی مرز بین خواب و بیداری هستی، وقتی همه تنهات گذاشتن و دلت گرفته، منو یادت بیار، وقتی خواستی فرار کنی و یهو غیب شی، کسی باهات نیومد، منو یاد بیار، وقتی بارون میبارید، و کسی نبود برات چتر بگیره بالا سرت، منو یادت بیار، وقتی شب اظطراب اومد سراغت منو یادت بیار، وقتی کسی نبود بغلت کنه منو یادت بیار باشه؟
۷.۰k
۲۳ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.