فیک توکیو ریونجرز پارت 7
سلام. اومدیم پارت بعد چون خودم میخواستم بدونم چی میشه همین امروز چند تا پارت میزارم .
نرو : بچه هاااااااا ... من میخوام برگردم.
یوری : غلط کردی.
نرو : برگردیم .
یورو : ابله میخوای بمیری؟ من میخوام با دازای خود کشی کنم .
یوری : دازای کیه؟
نرو : کراش خود آر .
یوری : صحیح.
یورو : وای ... بچم.هر چی عکسو فیلم داشتم ازش به باد رفت.
یوری : پار کدوم گورستونی میری؟
نرو : پیش مایکی .
یورو : خوش اومدی به سلامت .
یوری : مردی خودت برو تو قبرت ما حال جمع کردنتو نداريم.
یورو : بای بای .
نرو : ظهر مار.
مکالمه ی بین یورو و یوری :
یورو : به نظرم ولش کنیم یه گندی میزنه .
یوری : باهاش بریم؟
یورو : حال نداوم اما باید بریم .
یوری : هعی
یورو : نکش
یوری : باش بابا
خلاصه که یوری و یورو هم با نرو رفتن یواشکی گوش میدن به جلسه .جلسه درباره ی مبارزه ی تومان با مبیوس بود خودتون میدونید دیگه
ویو یورو : جلسه تموم شد و پشت ساختمون نشستیم ور ور کردن درباره ی جلسه و اتفاقاتی که قراره بیافته.
نرو : خب ... چه غلطی کنیم ؟
یورو : نمیدونم .
یوری : درباره ی چی؟
نرو : درباره ی اتفاقات فردا .تو انیمه ندیدی نمیدونی فردا قراره چی بشه.
یورو : والا منم که انیمه رو دیدم خیلی یادم نیست از باری که انتظاری نمیره.
یوری :...😶
نرو : باشه خب ... فردا توی انبار پاه _ چین میره زندون و چجوری باید جلوشو بگیریم؟
یوری : پاه _ چین کیه؟
یورو : بعدا اسم همه ی شخصیت ها رو حفظ کن .
نرو : لابد تو بهش میفهمونی؟ این صد سال سیاه نمیتونه.
یوری :🤯
نرو : بیا دود کرد
یورو : فک کنم مرد و اینکه تو اینجا چیکاره ای اسم همه ی شخصیت ها با عکساشونو لیست میکنی.
یوری : من فقط مایکی رو میشناسم .
نرو : به درک الان مهم اینه که باید چه غلطی کنیم؟
مایکی :*گذاشتن دست رو شونه ی نرو *دقیقا درباره ی چی حرف میزنید؟
نرو :*برگشتن *یا حضرت شینچیرو ..فارسی.
یوری : این همون مایکیه .
یورو : زحمت کشیدی اینو که خیلی وقته اسمشو حفظ کردی .
یوری : زحمت کشیدم تا حفظ کنم .
نرو : واقعا آفرین
یوری : متشکرم اردت مندم خجالتم ندید .
یورو : ...
مایکی : مگه نگفتم دیگه این طرفا پیدات نشه.
یوری و یورو :*اشاره کردن به نرو *
(با استایل داخل اسلاید ۲)
نرو : تسلیم
یورو : هان اون دوتا ... عه داداشام
ویو یورو : داشتیم با مایکی حرف میزدیم که یکم اونور تر پشت دراکن و اما اون دو تا رو دیدم
ویو یوری : داشتیم حرف میزدیم که يورو یهو بلند شد مایکی رو هل داد جوری که پرت شد ۱ متر اونور تر و دیدم نرو آتیشی شد .یورو دستشو گذاشت رو شونه دراکن پرید را کله ی دو تا بد بخت بیچاره .
یورو : داداشام ... واییییییی.
؟؟؟ : عه عه عه عه ... یورررررررر
؟؟؟: *بغل کردن یورو * اینجا چیکار میکنی؟
ویو راوی : نرو داشت با مو های اما بازی میکرد (داشت برگانش را از توی مو های اما جمع میکرد ) . یوری هم با نگا بزی (ببخشید زرافه🦒)به یورو نگا میکرد
نرو : ...
پایان
مایل به پارت بعد؟
نرو : بچه هاااااااا ... من میخوام برگردم.
یوری : غلط کردی.
نرو : برگردیم .
یورو : ابله میخوای بمیری؟ من میخوام با دازای خود کشی کنم .
یوری : دازای کیه؟
نرو : کراش خود آر .
یوری : صحیح.
یورو : وای ... بچم.هر چی عکسو فیلم داشتم ازش به باد رفت.
یوری : پار کدوم گورستونی میری؟
نرو : پیش مایکی .
یورو : خوش اومدی به سلامت .
یوری : مردی خودت برو تو قبرت ما حال جمع کردنتو نداريم.
یورو : بای بای .
نرو : ظهر مار.
مکالمه ی بین یورو و یوری :
یورو : به نظرم ولش کنیم یه گندی میزنه .
یوری : باهاش بریم؟
یورو : حال نداوم اما باید بریم .
یوری : هعی
یورو : نکش
یوری : باش بابا
خلاصه که یوری و یورو هم با نرو رفتن یواشکی گوش میدن به جلسه .جلسه درباره ی مبارزه ی تومان با مبیوس بود خودتون میدونید دیگه
ویو یورو : جلسه تموم شد و پشت ساختمون نشستیم ور ور کردن درباره ی جلسه و اتفاقاتی که قراره بیافته.
نرو : خب ... چه غلطی کنیم ؟
یورو : نمیدونم .
یوری : درباره ی چی؟
نرو : درباره ی اتفاقات فردا .تو انیمه ندیدی نمیدونی فردا قراره چی بشه.
یورو : والا منم که انیمه رو دیدم خیلی یادم نیست از باری که انتظاری نمیره.
یوری :...😶
نرو : باشه خب ... فردا توی انبار پاه _ چین میره زندون و چجوری باید جلوشو بگیریم؟
یوری : پاه _ چین کیه؟
یورو : بعدا اسم همه ی شخصیت ها رو حفظ کن .
نرو : لابد تو بهش میفهمونی؟ این صد سال سیاه نمیتونه.
یوری :🤯
نرو : بیا دود کرد
یورو : فک کنم مرد و اینکه تو اینجا چیکاره ای اسم همه ی شخصیت ها با عکساشونو لیست میکنی.
یوری : من فقط مایکی رو میشناسم .
نرو : به درک الان مهم اینه که باید چه غلطی کنیم؟
مایکی :*گذاشتن دست رو شونه ی نرو *دقیقا درباره ی چی حرف میزنید؟
نرو :*برگشتن *یا حضرت شینچیرو ..فارسی.
یوری : این همون مایکیه .
یورو : زحمت کشیدی اینو که خیلی وقته اسمشو حفظ کردی .
یوری : زحمت کشیدم تا حفظ کنم .
نرو : واقعا آفرین
یوری : متشکرم اردت مندم خجالتم ندید .
یورو : ...
مایکی : مگه نگفتم دیگه این طرفا پیدات نشه.
یوری و یورو :*اشاره کردن به نرو *
(با استایل داخل اسلاید ۲)
نرو : تسلیم
یورو : هان اون دوتا ... عه داداشام
ویو یورو : داشتیم با مایکی حرف میزدیم که یکم اونور تر پشت دراکن و اما اون دو تا رو دیدم
ویو یوری : داشتیم حرف میزدیم که يورو یهو بلند شد مایکی رو هل داد جوری که پرت شد ۱ متر اونور تر و دیدم نرو آتیشی شد .یورو دستشو گذاشت رو شونه دراکن پرید را کله ی دو تا بد بخت بیچاره .
یورو : داداشام ... واییییییی.
؟؟؟ : عه عه عه عه ... یورررررررر
؟؟؟: *بغل کردن یورو * اینجا چیکار میکنی؟
ویو راوی : نرو داشت با مو های اما بازی میکرد (داشت برگانش را از توی مو های اما جمع میکرد ) . یوری هم با نگا بزی (ببخشید زرافه🦒)به یورو نگا میکرد
نرو : ...
پایان
مایل به پارت بعد؟
۳.۸k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.