جین: ا/ت
جین: ا/ت
ا/ت:بله؟
جین:ا/ت بیا ناهار اماده س...
ا/ت:ممنون جین اما من میل ندارم.
جین:ا/ت این طوری ضعیف
ا/ت:جین هیونگ!باور کن با ی وعده غذا نخوردن هیچکس ضعیف نمیشه...
جین اومد تو اتاق و نشست کنارم...
جین:ا/ت میدونم خیلی ناراحتی ولی با این کارات هیچی درست نمیشه...
ا/ت:جین تو خودت بودی با این اتفاقی ک افتاده برات، میتونستی چیزی بخوری؟؟
جین:ااه الان بحث کردن باهات واقعا فایده نداره فقط حال خودت بدتر میشه... باشه.. هروقت گشنه ت بود بگو برات ناهارتو بیارم...
ا/ت:ممنونم جین🙂
با دستش ی قلب برام درست کرد و بعدش از اتاق رفت بیرون... منم با بی حوصلگی پا شدم لباسامو عوض کردم و رفتم تا بخوابم...
همینطور داشتم با خودم فکر میکردم یعنی جونگکوک ازم ناراحته ک دیگه نیومده سمتم؟
تو همین فکر بودم ک...
شرط نداره ولی حداقل 10 لایک
ا/ت:بله؟
جین:ا/ت بیا ناهار اماده س...
ا/ت:ممنون جین اما من میل ندارم.
جین:ا/ت این طوری ضعیف
ا/ت:جین هیونگ!باور کن با ی وعده غذا نخوردن هیچکس ضعیف نمیشه...
جین اومد تو اتاق و نشست کنارم...
جین:ا/ت میدونم خیلی ناراحتی ولی با این کارات هیچی درست نمیشه...
ا/ت:جین تو خودت بودی با این اتفاقی ک افتاده برات، میتونستی چیزی بخوری؟؟
جین:ااه الان بحث کردن باهات واقعا فایده نداره فقط حال خودت بدتر میشه... باشه.. هروقت گشنه ت بود بگو برات ناهارتو بیارم...
ا/ت:ممنونم جین🙂
با دستش ی قلب برام درست کرد و بعدش از اتاق رفت بیرون... منم با بی حوصلگی پا شدم لباسامو عوض کردم و رفتم تا بخوابم...
همینطور داشتم با خودم فکر میکردم یعنی جونگکوک ازم ناراحته ک دیگه نیومده سمتم؟
تو همین فکر بودم ک...
شرط نداره ولی حداقل 10 لایک
۸.۵k
۰۹ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.