Mistakes in timing
خب یه توضیحات بدم برای درک بهتر فیک
پدر تهیونگ، تهیونگ رو مجبور میکنه تا با کاترین ازدواج بکنه.
اما تهیونگ اصلا دوست نداره الان وارد رابطه بشه بجاش دوست داره وقتش رو با انجام کارای سخت بگذرونه تا این لوس بازیا
ات ایشون خرج دوست پسرشم میده😐
جانی یه پسر تنبل و منحرفه که چند بارم میخواسته با ات(...) ولی خب ات پا نمیده به جانی (حس بدی به اسم جانی دارم😐😂)
: کاترین _تهیونگ +ات ؛ جانی *پدر تهیونگ
: ددی جونم
_ها؟
*تهیونگ با کاترین درست رفتار کن شما قراره ۹ماه بعد عروسی کنید
_کووو تا ۹ماه دیگه شاید تا اونموقع کاترین زنده نبود
*اخم)
_چی پدر؟
*من تورو اینجوری تربیت کردم؟
_دقیق بخوام بگم اره، خودتون گفتید به هیچ دختری دل نبندم پس منم نبستم
: من همه جور دختری نیستم
_اره راست میگی تو از اون دختراشی 🔞(توی فکرش)
: ددی ته میای امشب بریم بار؟
_نه، کار دارم
*معلومه دخترم میشه
: بببین حتی بابات هم موافق اینه که بریم
_اره .. چون میخواد من رو به این خونه بند کنه (توی ذهنش)
_اوکی میریم
: اخ جون مرسی ددی
+ایشش کمرم درد گرفت چرا واسه یه مهمونی که این موقعه زنگ زده و گفته کل رستوران رو نگهدارید باید تمیز کاری کنیم؟ پیتر (رییسش) که هیچ وقت این کار رو نمیکرد حتی اگه طرف پولدار ارین بوده باشه
یه چیز کوچیک در باره پیتر(رییسش)
خب ریسش هست ولی چون فاصله ینی انقدر ندارن و صمیمی هیتن اون رپ پیتر صدا نیزنه
شرط ها
۱۰تا لایک
۳تا کامنت
پدر تهیونگ، تهیونگ رو مجبور میکنه تا با کاترین ازدواج بکنه.
اما تهیونگ اصلا دوست نداره الان وارد رابطه بشه بجاش دوست داره وقتش رو با انجام کارای سخت بگذرونه تا این لوس بازیا
ات ایشون خرج دوست پسرشم میده😐
جانی یه پسر تنبل و منحرفه که چند بارم میخواسته با ات(...) ولی خب ات پا نمیده به جانی (حس بدی به اسم جانی دارم😐😂)
: کاترین _تهیونگ +ات ؛ جانی *پدر تهیونگ
: ددی جونم
_ها؟
*تهیونگ با کاترین درست رفتار کن شما قراره ۹ماه بعد عروسی کنید
_کووو تا ۹ماه دیگه شاید تا اونموقع کاترین زنده نبود
*اخم)
_چی پدر؟
*من تورو اینجوری تربیت کردم؟
_دقیق بخوام بگم اره، خودتون گفتید به هیچ دختری دل نبندم پس منم نبستم
: من همه جور دختری نیستم
_اره راست میگی تو از اون دختراشی 🔞(توی فکرش)
: ددی ته میای امشب بریم بار؟
_نه، کار دارم
*معلومه دخترم میشه
: بببین حتی بابات هم موافق اینه که بریم
_اره .. چون میخواد من رو به این خونه بند کنه (توی ذهنش)
_اوکی میریم
: اخ جون مرسی ددی
+ایشش کمرم درد گرفت چرا واسه یه مهمونی که این موقعه زنگ زده و گفته کل رستوران رو نگهدارید باید تمیز کاری کنیم؟ پیتر (رییسش) که هیچ وقت این کار رو نمیکرد حتی اگه طرف پولدار ارین بوده باشه
یه چیز کوچیک در باره پیتر(رییسش)
خب ریسش هست ولی چون فاصله ینی انقدر ندارن و صمیمی هیتن اون رپ پیتر صدا نیزنه
شرط ها
۱۰تا لایک
۳تا کامنت
۲۱۶
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.