امشب دلم
امشب دلم
عجیب هوایت را کرده و فاش می گویم
جز عشق تو
و خوش تر از دوست داشتن تو
چیزی در یاد و خاطرم نیست
بتاب بر من
مرا محاصره و
کویر آغوشم را به تصرف تنت در بیآور
محکم به خودت بفشار
بگذار ریه هایم
بودنت را نفس بکشند
راستی تووو
یک بغل طولانی به من بدهکاری
و من امشب
در بستری نرم و لطیف آماده ام
برای تسویه حساب...
تو چطور ، می آیی...!؟
عجیب هوایت را کرده و فاش می گویم
جز عشق تو
و خوش تر از دوست داشتن تو
چیزی در یاد و خاطرم نیست
بتاب بر من
مرا محاصره و
کویر آغوشم را به تصرف تنت در بیآور
محکم به خودت بفشار
بگذار ریه هایم
بودنت را نفس بکشند
راستی تووو
یک بغل طولانی به من بدهکاری
و من امشب
در بستری نرم و لطیف آماده ام
برای تسویه حساب...
تو چطور ، می آیی...!؟
۱۱.۷k
۰۸ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.