*وقتی فکر میکردی یه دوست عادیه*pt43
رن:
بسه بریم سراغ نقشمون...
ا.ت:
اول کدومشون؟
رن:
میریم سراغ کارکن ها.
ا.ت:
اونا الان تو اتاق استراحتن؟
رن:
آره.
راه افتادیم و رفتیم سمت جایی که گفت، اتاق های استراحت معمولا تو کره ته فروشگاه هست، رفتیم و رسیدیم جلوی در اتاق استراحت.
ا.ت:
رفتیم تو باید چی بگیم؟
رن:
من نقشه دارم، خوب گوش کن.
نقشه رو برام توضیح داد. برای نقشه باید لباس های مخصوص میپوشیدیم تا لو نریم. یه کت و شلوار بود(رن از قبل تنش بود)
ا.ت:
با خودت آوردی؟
رن:
آره
، تو ماشین گذاشتم، بیا بریم رو لباست بپوش.
پوشیدم و رفتیم تو، رن بهم یه کارت داد که اسم و فامیل فیک روش نوشته بود، زدم رو لباسم. یه کارتم داد بهم بزارم تو جیبم.
ا.ت:
مطمئنی که نمیفهمن؟
رن:
هوم*در زدن*
وارد شدیم، همه داشتن با تعجب نگامون میکردن، کارکن ها رو مبل و صندلی لم داده بودن و منتظر بودن فروشگاه پر شه.
یه نفر:
ب..بفرمایید، شما؟؟
اون کارت هایی که گذاشته بودیم تو جیبمون رو در آوردیم و نشون دادیم.
رن:
من کیم سوهان هستم از اداره ی پلیس.(اسم فیک)
ا.ت:
منم کانگ یونا هستم از اداره ی پلیس.(اسم فیک)
یه زنه:
ببخشید اتفاقی افتاده؟
رن:
ما دنبال یه جنایت کار هستیم که بعضی از مأمور هامون گفتن که اونو تو این فروشگاه یعنی فروشگاه شما دیدن، اومدیم اطلاعات بگیریم. میخوایم از بعضیاتون که دیروز شیفت ساعت ۵ بودن بازجویی کنیم.
یه زنه:
یه مجرم؟!😰
یه زن دیگه:
یا پشم سادات من کنار یه مجرم بودم دیروز؟!
یه مرده:
چه باهال شد، اَزَمون فیلم میسازن🤠
رن:
بسه، ازتون یکی یکی سوال میپرسیم...
............یکم بعد............
ا.ت:
میتونیم دوربین هارو چک کنیم؟
زنه:
هوم بله میتونید.
رفتیم تو اتاقک صفحه ی دوربین های مدار بسته.
دوربین هارو چک کردیم...
ا.ت:
ایناهاش اینجاس.
رن:
بزن عقب ببینیم.
اونجارو داشت نشون میداد که از کنار هم رد میشدیم، زدیم اون یکی دوربینه که قیافه ی اون پسره معلوم باشه، دوربین تار نشون میداد....
رن:
ما این فیلم رو میخوایم..
زنه:
چ..چشم الان میریزم تو فلش.
ریخت تو فلش و داد به رن.
رن:
خیلی ممنون که وقتتون رو به ما دادید، لطفا راجب این مسئله حتی با رئیس خودتون حرف نزنید یا به کسی نگید حتی به مادر یا پدرتون..
فلش رو گرفتیم و رفتیم تو ماشین، خیلی برام باحال بود..
ا.ت:
ا..الان میخوایم با اون فلش چی کار کنیم؟
رن:
میبریم خونه و به لبتاپم وصل میکنیم، یه ادیت کوچیکی میزنم قیافشو ببینیم..
لایک؟🤎💫
بسه بریم سراغ نقشمون...
ا.ت:
اول کدومشون؟
رن:
میریم سراغ کارکن ها.
ا.ت:
اونا الان تو اتاق استراحتن؟
رن:
آره.
راه افتادیم و رفتیم سمت جایی که گفت، اتاق های استراحت معمولا تو کره ته فروشگاه هست، رفتیم و رسیدیم جلوی در اتاق استراحت.
ا.ت:
رفتیم تو باید چی بگیم؟
رن:
من نقشه دارم، خوب گوش کن.
نقشه رو برام توضیح داد. برای نقشه باید لباس های مخصوص میپوشیدیم تا لو نریم. یه کت و شلوار بود(رن از قبل تنش بود)
ا.ت:
با خودت آوردی؟
رن:
آره
، تو ماشین گذاشتم، بیا بریم رو لباست بپوش.
پوشیدم و رفتیم تو، رن بهم یه کارت داد که اسم و فامیل فیک روش نوشته بود، زدم رو لباسم. یه کارتم داد بهم بزارم تو جیبم.
ا.ت:
مطمئنی که نمیفهمن؟
رن:
هوم*در زدن*
وارد شدیم، همه داشتن با تعجب نگامون میکردن، کارکن ها رو مبل و صندلی لم داده بودن و منتظر بودن فروشگاه پر شه.
یه نفر:
ب..بفرمایید، شما؟؟
اون کارت هایی که گذاشته بودیم تو جیبمون رو در آوردیم و نشون دادیم.
رن:
من کیم سوهان هستم از اداره ی پلیس.(اسم فیک)
ا.ت:
منم کانگ یونا هستم از اداره ی پلیس.(اسم فیک)
یه زنه:
ببخشید اتفاقی افتاده؟
رن:
ما دنبال یه جنایت کار هستیم که بعضی از مأمور هامون گفتن که اونو تو این فروشگاه یعنی فروشگاه شما دیدن، اومدیم اطلاعات بگیریم. میخوایم از بعضیاتون که دیروز شیفت ساعت ۵ بودن بازجویی کنیم.
یه زنه:
یه مجرم؟!😰
یه زن دیگه:
یا پشم سادات من کنار یه مجرم بودم دیروز؟!
یه مرده:
چه باهال شد، اَزَمون فیلم میسازن🤠
رن:
بسه، ازتون یکی یکی سوال میپرسیم...
............یکم بعد............
ا.ت:
میتونیم دوربین هارو چک کنیم؟
زنه:
هوم بله میتونید.
رفتیم تو اتاقک صفحه ی دوربین های مدار بسته.
دوربین هارو چک کردیم...
ا.ت:
ایناهاش اینجاس.
رن:
بزن عقب ببینیم.
اونجارو داشت نشون میداد که از کنار هم رد میشدیم، زدیم اون یکی دوربینه که قیافه ی اون پسره معلوم باشه، دوربین تار نشون میداد....
رن:
ما این فیلم رو میخوایم..
زنه:
چ..چشم الان میریزم تو فلش.
ریخت تو فلش و داد به رن.
رن:
خیلی ممنون که وقتتون رو به ما دادید، لطفا راجب این مسئله حتی با رئیس خودتون حرف نزنید یا به کسی نگید حتی به مادر یا پدرتون..
فلش رو گرفتیم و رفتیم تو ماشین، خیلی برام باحال بود..
ا.ت:
ا..الان میخوایم با اون فلش چی کار کنیم؟
رن:
میبریم خونه و به لبتاپم وصل میکنیم، یه ادیت کوچیکی میزنم قیافشو ببینیم..
لایک؟🤎💫
۱۵.۹k
۰۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.